دراين بيانيه آمده است : طی ده سالی که از قتلهای سياسی خزان ۱٣۷۷ میگذرد نه تنها آمران و عاملان اين قتلها به سزای اعمال تبهکارانهی خود نرسيدند، بلکه ناصر زرافشان، وکيل شجاع خانوادههای مقتولان نيز که «جرماش اين بود که اسرار هويدا میکرد» بر اساس حکمی ظالمانه پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کرد. در اين ده سال، نه تنها کمترين گشايشی در فضای جامعه پديد نيامد بلکه دامنه سرکوب و داغ و درفش، اين بار به شيوههای ديگر، بيش از پيش گسترش يافت و کارگران، زنان، دانشجويان، فعالان اجتماعی و فرهنگی و سياسی، روزنامهنگاران، وبلاگنويسان و در يک کلام همهی کسان و گروههايی را در برگرفت که از وضع فلاکتبار موجود به جان آمدهاند و در عين حال خواهان تنفسگاهی آزاد از سانسور، تعقيب، آزار و سرکوب فرهنگی، اجتماعی و سياسی اند.
ميزان : در اين بيانيه آمده است : طی ده سالی که از قتلهای سياسی خزان ۱٣۷۷ میگذرد نه تنها آمران و عاملان اين قتلها به سزای اعمال تبهکارانهی خود نرسيدند، بلکه ناصر زرافشان، وکيل شجاع خانوادههای مقتولان نيز که «جرماش اين بود که اسرار هويدا میکرد» بر اساس حکمی ظالمانه پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کرد. در اين ده سال، نه تنها کمترين گشايشی در فضای جامعه پديد نيامد بلکه دامنه سرکوب و داغ و درفش، اين بار به شيوههای ديگر، بيش از پيش گسترش يافت و کارگران، زنان، دانشجويان، فعالان اجتماعی و فرهنگی و سياسی، روزنامهنگاران، وبلاگنويسان و در يک کلام همهی کسان و گروههايی را در برگرفت که از وضع فلاکتبار موجود به جان آمدهاند و در عين حال خواهان تنفسگاهی آزاد از سانسور، تعقيب، آزار و سرکوب فرهنگی، اجتماعی و سياسی اند.
ميزان : متن كامل بيانيه به شرح زير است :
مردم آزاده!
ده سال پيش در پی بسترسازی سرکوب آزادیخواهان و روشنفکران از راه تدارک و پخش برنامه «هويت» از سيمای جمهوری اسلامی، طرح به دره انداختن اتوبوس حامل نويسندگان، احضار فعالان فرهنگی و روشنفکران مستقل و متعهد به دادگاه انقلاب اسلامی، تهديد و پاپوشدوزی و آدمربايی و سرانجام سر به نيست کردن احمد ميرعلايی، غفار حسينی، حميد حاجیزاده و فرزند خردسالاش و… فعالان کانون نويسندگان ايران، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده، ربوده شدند و به فجيعترين شکل به قتل رسيدند.
طی ده سالی که از قتلهای سياسی خزان ۱٣۷۷ میگذرد نه تنها آمران و عاملان اين قتلها به سزای اعمال تبهکارانهی خود نرسيدند، بلکه ناصر زرافشان، وکيل شجاع خانوادههای مقتولان نيز که «جرماش اين بود که اسرار هويدا میکرد» بر اساس حکمی ظالمانه پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کرد. در اين ده سال، نه تنها کمترين گشايشی در فضای جامعه پديد نيامد بلکه دامنه سرکوب و داغ و درفش، اين بار به شيوههای ديگر، بيش از پيش گسترش يافت و کارگران، زنان، دانشجويان، فعالان اجتماعی و فرهنگی و سياسی، روزنامهنگاران، وبلاگنويسان و در يک کلام همهی کسان و گروههايی را در برگرفت که از وضع فلاکتبار موجود به جان آمدهاند و در عين حال خواهان تنفسگاهی آزاد از سانسور، تعقيب، آزار و سرکوب فرهنگی، اجتماعی و سياسی اند.
مردم آزاده!
کانون نويسندگان ايران نيز همچون تمامی گروههای اجتماعی فوق زير انواع فشارها، تهمتها، بازخواستها، احضارها و به طورکلی برخوردهای سرکوبگرانه قرار داشته و دارد و در واقع تاوان دفاع از آزادی بيان و مبارزه با سانسور را میپردازد. با اين همه، و به رغم تحمل اين شرايط سخت و توانفرسا، کانون ضمن تاکيد و پافشاری بر خواست شناسايی و محاکمه و مجازات آمران و عاملان قتلهای سياسی پاييز ۱٣۷۷ و کشتارهای سه دهه گذشته، به پاس جانفشانی اعضای برجسته خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده، ۱٣ آذر را «روز مبارزه با سانسور» نام نهاده و بر آن است که هرسال اين روز را به اين مناسبت گرامی بدارد. انتظار کانون نويسندگان ايران از همه شما که استعدادها و خلاقيتهايتان از دم تيغ سانسور میگذرد و پرپر میشود آن است که برای پيشبرد مبارزه با سانسور و سرکوب، اين روز را به هر گونه که مقتضی میدانيد زنده نگه داريد و پيام آن را به چهار گوشه جهان برسانيد.
کانون نويسندگان ايران
۱۰آذر ۱٣٨۷