در ایران امروز، بسیاری از مخالفان حکومت از ایجاد یک حکومت سکولار دفاع می کنند اما سروش را درد دین به خواست جدایی دین از سیاست می رساند. او بدنبال آزادی دین است نه آزادی از دین. در جامعه ای به شدت مذهبی مانند ایران که رهبران آن چنگ زدن به قدرت را وظیفۀ الهی خود می دانند، استدلال های دینی نامتداول می تواند جامعه را بسوی کثرت گرایی و دموکراسی سوق دهد. سروش آنهایی را به چالش می کشد که مدعی اند نماینده و سخنگوی اسلام هستند. او با روش خود آنها وارد عمل می شود.
عبدالکریم سروش بیش از دو دهه روشنفکر شناخته شدۀ برجستۀ ایران بوده است. آشنایی عمیق او با نظام اعتقادی و عرفان اسلامی باعث شد از طرف آیت الله خمینی [به عضویت شورائی] برای اسلامی کردن دانشگاههای ایران انتخاب شود، امری که در نهایت به ضدیت او با حکومت دینی ایران منجر گشت. او بهای این مخالفت را پرداخت. مأموران و دیگر عناصر تحت حمایت حکومت، سخنرانی های او را در ایران که بسیار شرکت کننده داشت، به هم زدند، به او آسیب جسمی رساندند و به طوری که گفته می شود، نزدیک بود او را ترور کنند.
در کشوری که در آن با روشنفکران اغلب مانند ستاره های موسیقی راک برخورد می شود، سروش بخاطر حمایت علنی اش از پلورالیسم و دموکراسی مذهبی مورد تکریم و انزجار قرار گرفته است. او اکنون گام مهمی برداشته و آن این است که با رفتن به دانشگاههای اروپا و آمریکا، نظام اسلامی ایران را زیر سئوال می برد.
مشاجره و کشمکش اخیر حدود هشت ماه گذشته اتفاق افتاد، پس از اینکه سروش با یک خبرنگار هلندی دربارۀ یکی از حساس ترین مسائل اسلام یعنی منشأ الهی قرآن صحبت کرد. مسلمانان مدت ها بر این باور بوده اند که کتاب مقدس آنها کلمه به کلمه از طرف خدا به پیامبر اسلام انتقال داده شده است. اما سروش در این مصاحبه به اعتقاد خود اشاره کرد و گفت، قرآن یک “تجربۀ پیامبرگونه” است. او گفت، پیامبر “در آن واحد هم دریافت کننده و هم بیان کنندۀ قرآن بوده است و یا به عبارت دیگر، هم فاعل و هم مفعول وحی بوده است.” سروش خاطر نشان کرد، “وقتی شما قرآن می خوانید، باید احساس کنید که یک انسان در حال سخن گفتن با شماست؛ یعنی اینکه کلمات، تصاویر، قوانین و مقررات و غیره همگی برگرفته از ذهن یک انسان هستند. البته، یک ذهن خاصی که آکنده از الوهیت است و از طرف خدا به آن الهام می شود.”
همزمان با انتشار پیام های تشکرآمیز از سروش در اینترنت، آیت الله های ایران وارد کارزار شدند. روحانیون به منظور رد سخنان سروش به آیاتی از قرآن اشاره کردند که می گوید، “این کتابی است که ما به تو (ای محمد) نازل کردیم.” آنها می پرسند، آیا این آیات نشان نمی دهند که خدا فرستادۀ وحی و محمد دریافت کنندۀ آن است؟ روحانیون همچنین به این موضوع اشاره کرده اند که مواقعی بوده که محمد بی صبرانه در انتظار وحی بوده است و اینکه در بیش از ۳۰۰ مورد به پیامبر دستور داده شده است به امت خود بگوید چه کنند. این نشان می دهد که این دستورات از جایی به جزء قلب و ذهن پیامبر آمده اند.
در مقابل، پاسخ سروش این است که پیامبر طوطی وار کلمات را تکرار نکرده است. او می گوید پیامبر مثل یک زنبور عسل است که خود عسل تولید می کند، گرچه مکانیسم ساخت عسل توسط خدا در وجود او گذاشته شده است. سروش می گوید، این “مثالی است که خود قرآن بیان می کند.”
عبدالکریم سروش را لوتر مسلمان خوانده اند، اما برخلاف لوتر که مخالف پروتستان بود، سروش کتاب های مقدس را تحت اللفظی تفسیر نمی کند. کار او بیشتر شبیه دانشمندان آلمانی قرن ۱۹ است که تلاش می کردند انجیل را در متن اصلی خود مورد بررسی قرار دهند. به گفته وی در آیاتی از قرآن به قطع کردن دست دزد و یا حکم سنگسار برای زنا اشاره شده است؛ اما این موارد تنها به قوانین و مقررات دورۀ پیامبر اشاره دارند. اگر مسلمانان امروز روش های انسانی تری در اختیار دارند، موظف به پیروی از این اصول نیستند.
تازه ترین نقطه نظرات سروش او را از چشم جناح قدرتمند محافظه کار ایران انداخته است. برخی او را به بدعت گذاری متهم کرده اند که مجازات آن مرگ است. در قم تظاهراتی از سوی روحانیون بر ضد فعالیت های اخیر او برپا شده است. اما آیت الله خامنه ای به طور غیرمنتظره ای هشدار داده است که به آتش این کشمکش دامن زده نشود.
در ایران امروز، بسیاری از مخالفان حکومت از ایجاد یک حکومت سکولار دفاع می کنند اما سروش را درد دین به خواست جدایی دین از سیاست می رساند. او بدنبال آزادی دین است نه آزادی از دین. در جامعه ای به شدت مذهبی مانند ایران که رهبران آن چنگ زدن به قدرت را وظیفۀ الهی خود می دانند، استدلال های دینی نامتداول می تواند جامعه را بسوی کثرت گرایی و دموکراسی سوق دهد. سروش آنهایی را به چالش می کشد که مدعی اند نماینده و سخنگوی اسلام هستند. او با روش خود آنها وارد عمل می شود.
منبع: نیویورک تایمز، ۵ دسامبر
محمد آیت اللهی تبار