الکامل من کان طریقا لجریان النعوت الالهیه:
کامل کسی است که راهی برای جریان افتادن صفات الهی میباشد.
محیالدین عربی
***********
فاذا عرفته قطع عنک کل شیئ فاذا لم تر فی کل شیئ غیره اعطاک کل شیئ:
هرگاه او را بشناسی، هر خیری را از تو قطع میکند و هنگامی که در هر چیزی جز او را ندیدی، هر چیزی را به توعطا میکند.
محیالدین عربی
***********
روزهی شریعت زمانی معین و پایانپذیر دارد ولی روزهی طریقت پایانناپذیر و سراسر عمر است.
اهل شریعت گویند مراد از روزه گشودن خوردن به گاه غروب و مراد از رؤیت، رؤیت هلال شب عید است، ولی اهل طریقت شادمانی رؤیت را هنگام لقاءالله درروز قیامت با نظرسرّ نگریستن.
گونهای دیگر از روزهداری روزهی اهل حقیقت است و آن پاداش فؤاد ازمحبت ماسویالله و بازداشتن سرّ ازمحبت مشاهده غیرخداست:
” الانسان سرّی و اناسرّه “
و سرّ از نور خدای تعالی است و برایش محبوب و مرغوب و مطلوبی در هر دو سرای جز او جل جلاله نیست پس هرگاه محبت غیرخدا برای چنین روزهداری حاصل آید روزهاش باطل شود و باید قضا دارد و قضایش چنان است که باید به سوی خدا و لقاءالله برگردد و البته پاداش چنین روزهای همان لقاءالله در دیگر سرای است.
شیخ عبدالقادر گیلانی
***********
اجعل جسدک بیتک و قلبک خلوته فی البیت واجتهد آن لاتبرح فی خلوتک منتظرا محبوبک فلقله یزروک فیجدک حاضرا والمکان خالیا:
جسدت را خانه خود قرار بده و دلت را خانه خلوت و بکوش که پیوسته در خلوت خود منتظر محبوب خود باشی و شاید آن ترا ببیند و ترا حاضر بیابد درحالی که مکان و قلب جایی ندارد یعنی در دل تو جا نداشته باشد.
محیالدین عربی
***********
اوست که خود را دوست میدارد در تو.
دانی که «لایحب الله غیر الله» چه معنی میدهد؟
که «لا یری الله غیر الله» چه اشارت است؟
آفتاب چون در آئینه افتد آئینه خود را آفتاب پندارد.
لمعات / فخرالدین عراقی
***********
میکشم مستانه بارت بیخبر همچو اشتر زیر بارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزهام تا قیامت روزه دارم روز و شب
مولانا
***********
عبادت ازآنِ عوام مؤمنان است و عبودیت، خواص و خاص خاص را.
محیالدین عربی
***********
بدان چون بنده با خدای خود تنها بماند، وجود خویش را به ثبوت رسانده است. هرکس وجود خویش را ثابت کرد به شرکی درونی و نهانی گرفتار میشود. قطعاً فقط خدای عزوجل است که خود را تنها و یکتا به هریک از مخلوقات خود که میخواهد میگزارد.
حسین بن منصور حلاج
***********
ذکر کثیر نه به عدد است؛ لکن به حضورِ بیغفلت است.
بایزید بسطامی