بدان که خداوند ما و شما را توفیق داد که پیوسته در کتابهایی که تدوین شده تأکید کرده است که وی وارث زمین و آنچه در آن است میباشد. و در هر زمانی اهل آن باید بر آن واقف باشند. و هر زمانی را قطبی باید که مدار زمان بر محور او بگردد. و اگر او را نام بریم و مشخص کنیم شاید اهل زمانش او را به اسم و شخص بشناسند امّا منزلتش ندانند. چراکه خداوند امر ولایت را در بندگانش، پنهان کرده است. و چه بسا در دل نپندارند که آن قطب دارای چنان منزلتی باشد. پس هرگاه بشنوند که در کتاب من از او یاد شده است از او بدگویی میکنند، و آنگاه خداوند نور ایمان را همانگونه که [رویم] گفته است از دلشان میرباید. و آنگاه من سبب خشم گرفتن حق بر ایشان میشدم، از این رو از روی مهرورزی به امت پیامبر، این کار را نکردم.
و من نه در دل مردم و نه در واقع و نه نزد خویش در جایگاه پیامبر قرار ندارم تا ایمان به من و گفتارم بر مردم واجب باشد. و خداوند نیز مرا مکلّف به اظهار چنین سخنانی نکرده است تا به ترک آن گناهکار باشم و نه این مسئله مشمول گفتار خدای بزرگ است که فرماید: از جانب پروردگارت راست و حق گو، هرکه خواهد ایمان آورَد و هر که خواهد کفر ورزد (کهف، ۱۱۰) و گسترش رحمت بر همگان بهتر است از اختصاص دادن به ما و خداوند حق را میگوید و اوست راهنمای راه.
منبع: ترجمه رساله القطب الغوث الفرد، شیخ محیالدّین ابنعربی قدس سره