بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند همهی روزها را مثل هم آفریده. مالک چرخ گردش روزگار هم خودش است. طلوع خورشید یا غروبش و همهی اینها به عهده… بعد از تقسیمبندیهایی که خودش فرموده، ایام و لیالی برقرار کرده. همهی اینها را با هم مساوی قرار داده. ولی به لحاظ امر الهی و به لحاظ اینکه خداوند میخواهد بندگانش عبادتی که به درگاهش دارند دستهجمعی باشد؛ این است که بعضی روزها را اسامی خاص و موقعیت خاص داشته. یکی از آن ایام همین عید فطر است. «فطر» نام این عید است. عید بودنش را خداوند مقرر کرده. همهی ایام مثل هم است به جز عید. وقتی که «عید فطر» میگوییم یعنی این فطر وضع خاص و مشخصی از سایر ایام دارد و این وضع مشخص را خداوند عید فرموده است. شاید نظر بر این است، واِلا عبادات یعنی اظهار خلوص به درگاه خالق؛ خالقِ همه چیز، و علیالقاعده عبادت؛ چه اظهار عبودیت و خلوص باشد و چه جنبهی توسل، به هر جهت ارتباط شخصیست بین هر بندهی مؤمنی و خداوند. خداوند همهی بندگانش را که آفریده با آنها در ارتباطی هست. همان وقتی که آدم و حوا را دستور فرمود که از بهشت بیرون بروند و جای دیگری که خود اشاره فرمود سکونت کنند فرمود: رابطهی ما قطع نخواهد شد و من کماکان با شما در ارتباط خواهم بود. و برای نشان دادن این ارتباط یک رشتهی ارتباطی هم به نام «ولایت» برقرار است. منتها از آنوقت هرچندوقت برای اینکه بندگان فراموش نکنند که یک وظیفهی دستهجمعی اجتماعی دارند که همه با هم به درگاهش عبادت کنند؛ دو روز مشخص را در ظرف سال مقرر کرده که وضعیت خاصی برقرار کنند و برای اهمیت دادن به این دو روز و همچنین اهمیت دادن به عبادات اشخاص و بیان اینکه همه بندهی خدا هستیم، در این دو روز مقرراتی وضع کرده و این دو روز را به نام دو عید برای ما برقرار کرده. یکی از این دو تا عید، عید فطر است و عید قربان که در هر دوی اینها بعد از مدتی، بعد از زمانی که خودش فرموده، به بنده برای اینکه فراموش نکند؛ نهتنها وجودش مرهون خلقت خداوند است و این خداوند است که او را آفریده و فراموش نکند و بداند همین حیاتی که دارد به دست خداوند است و بعد هم فراموش نکند که نعماتی که خداوند داده و آنچه فرموده است برای ادامهی زندگی ما که خوراک باشد، خوراک خوردن و تولید نسل این دو مسألهی مهمیست که حیات فردی و حیات اجتماعی بندگان را فراهم میکند، برای اینکه بداند که این دو تا روز و این دو تا وصیت همیشگیست، برای همه هست، دو روزی معین کرده. روز فطر ما مقداری از آنچه ظاهراً مال خود ما است و هیچکس از ما طلبی ندارد که بپردازیم، خداوند فرموده است از این نعمتی که به شما دادهام فلان قدر خودتان جدا کنید و بدهید. خودش جدا نکرده. فرموده خودتان از همین مال که خیال میکنید همهاش مال شماست یک چیزی یک مقداری جدا کنید بدهید و همچنین برای اینکه بتوانید از این نعمات استفاده کنید از این تاریخ بر شما آزاد میگذاریم که از نعمات استفاده کنید. روز دیگری برای اینکه بشر غرور برش ندارد و تصور کند که این منم، این به قول آن شعر مشهور؛ «این منم طاووس علیین شده». نه، بداند خودش همان است، بداند که جان خودش هم حتی در اختیار خداوند است. به این جهت روز دیگری که تمرین تسلیم جان و فداکاری و اینکه جان خودش را شخصاً خودش به دست خود برمیگیرد به خداوند میدهد یک روز قربانیای معین کرده که «عید قربان» میگوییم. یعنی گوسفند نشانهی آن حیات خودمان است که خودمان به دست خود حیات را میگیریم میدهیم. بفهمیم که این حیات و این زندگی که ما میکنیم همین را هم خداوند آفریده و اضافه بر اینها بدانیم که این عبادت و این یادآوری خداوند همگانیست. به این جهت این نمازها انفرادی نیست. نماز عید انفرادی نیست. باید به جمعیت باشد. انشاءالله خداوند ما را جزء جمعیتی که مورد خطاب قرار داده قرار بدهد انشاءالله. ظاهراً همهی ما مورد خطابیم که باید این اعیاد را مقدم بداریم. خود اعیاد مقرراتی دارد. هیچ عیدی آنچه که ما خودمان اسمش عید میگذاریم عبادتی ندارد، عبادت خاص خودش. جز این دو روز. این دو روز که گذشته از عباداتی که همگانیست و همهوقتیست، برای خود این هم عبادت است. وقتی از عبادت فارغ شدیم خطبه هم؛ باید دو خطبه که شکرگزاری خداوند است بخوانیم. به این جهت به نظر میرسد که ما باید عبادت به درگاه خداوند را به طور منظم و همیشگی داشته باشیم و بفهمیم که «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم». خداوند انشاءالله ما را از بندگان خاصش قرار بدهد و ما را محروم از حلاوت دیدار خودش نکند.
جلسهی نشست ارواح ما با هم تمامی ندارد … همیشه ارواح ما باهم است. ولی جلسات اجتماعی ما و ظواهر زندگی ما نمیگذارد و ناچار یک وقتی بریده میشود. بنابراین این خداحافظی هم که میکنیم برای موقت، خداحافظت تا وقت آینده و انشاءالله حافظ همهی ما باشد تا جلسهی بعد.