معنی یک کلمه کافی است تا یک واکنش را در مردمک ما برانگیزد.
معنی یک کلمه کافی است تا یک واکنش را در مردمک ما برانگیزد. هنگامی که ما کلمهای با معنی مرتبط با روشنایی (مثل خوشید، درخشش و…) را میخوانیم یا میشنویم، مردمکهای ما منقبض میشوند دقیقاً مثل زمانی که ما با مقدار زیادی نور مواجه شده باشیم. برعکس این هنگامی رخ خواهد داد که کلمهای مرتبط با تاریکی (شب، تاریکی و…) شنیده یا خوانده شود. این یافتهها افق جدیدی جهت فهم بهتر چگونگی پردازش زبان در مغز را در اختیار ما قرار میدهند.
به گزارش نوروسافاری به نقل از بخش خبری وبسایت CNRS، در هنگام برخورد با یک کلمه، مردمکها به دنبال فعالیت مغز، شروع به گشاد شدن میکنند (در زمانی بین ۰ تا نیم ثانیه). هنگامی که از این فاز فعال شدن اولیه گذر کنیم، مردمکها تنگ میشوند (در زمانی بین نیم تا ۲ ثانیه). جالب است بدانید که اندازه مردمکها، به وسیلهٔ کلماتی که مضمون روشنایی را تداعی میکنند نیز برانگیخته میشوند: هنگامی که ما کلمهای مرتبط با روشنایی را میخوانیم مردمکها کوچکتر از موقعی میشوند که ما کلمهای مرتبط با تاریکی میخوانیم (در زمانی بین ۱ تا ۳ ثانیه). این یافتهها در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷ توسط محققانی از آزمایشگاه روانشناسی شناختی (NRS/ AMU) و دانشگاه گرونیگن هلند در Psychological Science به چاپ رسید.
پژوهشگران نشان دادند که اندازه مردمک صرفاً به روشنایی اشیاء قابل رؤیت وابسته نیست، بلکه به روشنایی تداعی شده به وسیلهٔ کلماتی که نوشته یا تکلم میشوند نیز وابسته است. آنها میگویند که مغز ما بصورت خودکار تصاویر ذهنی از کلمات خوانده یا شنیده شده میسازد. برای مثال به جای خورشید، «گلوله روشن در هوا» در ذهن مجسم میشود. اینطور تصور میشود که این تصاویر ذهنی دلیل کوچکتر شدن مردمکها هستند، به این معنا که انگار فرد، واقعاً در حال نگاه کردن به خورشید است.
طرحهایی برای آینده
این مطالعه جدید سؤالات مهمی را پیش روی ما قرار داده است. آیا این تصاویر ذهنی برای فهم معنای کلمات ضروریاند؟ و یا برعکس، آیا صرفاً این یک رخداد جانبی از پردازش زبان در مغز ما است و هنگامی رخ میدهد که سیستم عصبی فرد به دلیل خواندن یا شنیدن کلمات، اقدام به یک واکنش طبیعی برای موقعیت مورد نظر میکند؟ به عبارت سادهتر، تصاویر ذهنی ایجاد شده که باعث تغییر سایز مردمکها میشوند، میتوانند بخش مهمی از فرآیند پردازش کلمات در مغز باشند و یا تنها واکنشهای ناخودآگاهی باشند که مغز برای مواجه شدن با شرایط محیطی تداعی شده توسط معنای این کلمات، آنها را ایجاد میکند. جهت پاسخ به این سؤالات، محققان میخواهند آزمایشهای خود را با تغییر پارامترهای زبانی دنبال کنند. به طور مثال تکرار آزمایش در زبانهای دیگر.