تأملی زبانشناختی به پدیدهٔ «توهین»
پروفسور جورج لاکاف
«جورج لاکاف» استاد زبانشناسی دانشگاه برکلی و کالیفرنیا است. او همچنین در حوزه سیاست و جامعه صاحبنظر است. از آثار مهم او که به فارسی ترجمه شده میتوان به «فلسفه جسمانی: ذهن جسمانی و چالش آن با اندیشه غرب»، «قلمرو تازه علوم شناختی: آنچه مقولهها درباره ذهن فاش میکنند» و «دموکراتها! سخنگوی جمهوریخواهان نباشید: زبان، گفتمان و رفتارشناسی آرای عمومی» اشاره کرد. آنچه در پی میآید ترجمه آخرین یادداشت او در وبسایت شخصیاش است که به مسأله آزادی بیان و توهین میپردازد و اینکه چرا نمیشود «توهین» را یک نوع آزادی آن هم از جنس «آزادی بیان» دانست.
فرض بر این است که آزادی در جامعه آزاد برای همه است. بنابراین آزادی متضمن سلب آزادی دیگران نیست. شما آزادید که در خیابان قدم بزنید ولی آزاد نیستید که مانع دیگران از این کار شوید. ممکن است این سلب آزادی آشکارا به شکل فیزیکی انجام شود، مثلاً اراذل و اوباش با اسلحه حمله کنند. خشونت هم یک نوع «بیان» است ولی این نوع آزادی قطعاً «آزادی بیان» نام ندارد. توهین هم مثل خشونت یک نوع سلب آزادی فیزیکی از دیگران است. چون «زبان» تأثیری روانشناختی دارد که بر بدن- بر سیستم عصبی با تأثیرات مخرب طولانیمدت- اثر میگذارد. دلیلش هم این است:
تمام تفکرات توسط مدارهای عصبی انجام میشوند، افکار در هوا شناور نیستند. زبان از طریق سیستم عصبی اندیشه را فعال میکند. در نتیجه زبان میتواند مغز را هم در جهت خوب و هم بد تغییر دهد. «توهین» مغز آدمها را در جهت بد تغییر میدهد و استرس سمی، ترس و سوءظن ایجاد میکند که همه آنها فیزیکی و در مدارهای عصبی فرد هر روزه فعالیت میکنند. این آسیب درونی میتواند مخربتر از حمله با مشت باشد. این کار، آزادی اندیشه و در نتیجه آزادی عمل بدون ترس و تهدید و بیاعتمادی را سلب میکند. این کار توانایی اندیشیدن و عمل کردن مانند یک شهروند کاملاً آزاد را تا مدتی طولانی سلب میکند. به همین دلیل است که توهین، آزادی عمل را از کسانی که مورد توهین قرار میگیرند، سلب میکند. از آنجا که آزاد بودن در جامعه آزاد مستلزم سلب نکردن آزادی دیگران است، «توهین» تحت مقوله «آزادی بیان» قرار نمیگیرد. همچنین توهین میتواند ذهن کسانی را که تعصب کمرنگی دارند، تحت تأثیر قرار دهد و آنان را به سوی دشمنی و تهدید سوق دهد. وقتی دشمنی به نحو فیزیکی در ذهن شما وجود داشته باشد، آنوقت شما خصمانه فکر و احساس میکنید و ترغیب میشوید که آنچه را در سیستم عصبی شما هست و احساس و فکر میکنید، عملاً به انجام برسانید.
به همین خاطر است که بد حرف زدن «صرفاً» حرف زدن نیست و از آنجا که مانع آزادی دیگران است، نمونه یک نوع آزادی نیست.
تأثیرات فیزیکی مخرب توهین بر سیستم عصبی کسانی که به آنها توهین میشود در قانون جایگاهی ندارد، چون سیستم عصبی ما جایگاهی در سیستم حقوقی ما ندارد یا لااقل فعلاً اینطور است. بین «قانون» و «حقیقت» شکافی وجود دارد.
برگرفته از: https://georgelakoff.com/blog
منبع: روزنامه ایران – ترجمه رضا یعقوبی