عموماً از خواندن نیچه چیزی عامی را میفهمیم یعنی چیزی که دیگران هم میفهمند. مفاهیمی مانند مرگ خدا، چارچوب و اخلاقشکنی، بدبین بودن، ضد دین بودن و…
اما آیا یک فیلسوف که به قول خود نیچه مانند باربریست که بار سنگینی بر دوش دارد و نه توان حمل آن و نه توان انداختن آن را دارد تنها میخواهد چنین چیزهایی را بگوید؟ فیلسوفها حرفهایشان و عقایدشان را در کتابهایشان مینویسند و انتشار میدهند اما آنها هیچوقت پیام خودرا نمینویسند. آنان این کار مهم را به عهده کسی میگذراند که به دقت و وسواس و تیزبینی اثارشان را بخواند.
اگر نیچه در عقاید خود، سنتشکنی، تاًکید بر تنهایی، اخلاقشکنی و… را دارد و آن را نوشته قطعاً پیامی هم دارد که عموماً و حتی خصوصاً به آن توجه نمیشود. اگر نیمی از یک فیلسوف را حرفهایش و عقایدش بدانیم قطعاً نیم دیگر را فراموش کردهایم؛ پیامی که دارند.
نیچه ورای گفتار و نوشتار عقاید خود درصدد رساندن پیامی جز عقاید نوشته شده است. پیامی مانند «جرأت داشتن»، «خودمحور بودن»، و «تحت تأثیر افراد ولو نزدیک قرار نگرفتن»، «اندیشه کردن و نه اندیشه گفتن»، «برگشت به خود»، «بیپروا، گفتن آن چیزی که میترسیم به هردلیلی بگوییم»، «حتی تماماً اثار مرا قبول نکنید، اگر چیزی از نظر منِ نیچه درست و از نظر تویِ فیلسوف جدید اشتباه است به نقد آن بپرداز و نگو نیچه گفته پس درست است». «تو باید فیلسوفان را پله قرار دهی نه مانع و یا دشمن». «تو باید بفهمی نتایج جدید تو در ذهنت، میتواند ارزش گفتن داشته باشد، بیپروا و بدون اظهارنظر دیگران، بدون توجه به تکهاندازی بزرگان، چون تو بزرگی همانطور که من نیز ترقیشده بزرگانم و در عین حال منتقد و جدای از بزرگان قبل از من». «من اگر تأثیر بپذیرم، قطعاً از این تأثیر جدا خواهم شد و پیشرفت میکنم و در مقام شاگردی نمیمانم». «عقاید من اگرچه مهمند و زحمت افکار من هستند اما نمادی نیز در عین حال هستند. نماد بیپروایی و محکم بودن و بیاعتبار کردن معتبرها».
و ما جدای از عقاید، از دکارت شک را میفهمیم و از هابز شجاعت را و از سارتر تندی را و از کافکا صلابت را در عین زندگی سخت و از شوپنهاور جرأت بروز و تنهایی و از کانت بهرهکشی از ذهنی که طبیعت آن را از ذهن دیگران برتر کرده و قدرت بیشتری دارد و از کییر کگور بیانتهایی در عین روبرو بودن انتها و…
آثار و عقاید فلاسفه یک چیزند و پیامشان چیز دیگر.
عقاید نیمی و پیام نیمی و عقاید نمادی از پیاماند.
و درک و فهم این از قدرت هرکسی برنمیآید، پس تو که توان و ظرفیتش را داری ادامه بده.
ملاحظاتی درباب فیلسوفان و فلاسفه چه میگویند؟ – نیچه