Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح پنج‌شنبه ۹۶/۱۱/۵ (وجوب عمل به دستورات در درویشی)

Hhdnat majzoobaalishah96 08بسم الله الرّحمن الرّحیم

غالباً ایراد و انتقادی که غیردرویش‌ها بر درویش‌ها دارند می‌گویند، گاهی موجبش پیدا می‌شود بیشتر می‌گویند؛ این است که درویش‌ها احکام شریعت را رعایت نمی‌کنند. درست است این حرف صحیح نیست، این غلط است، و اگر هم یک درویش ما دیدیم که رعایت نمی‌کند نمی‌توانیم بگوییم: درویش‌ها اینجور. آن یک درویش در آن کار، خلاف امرش رفتار کرده، خلاف دستوری که به او دادند. برای اینکه خب آقایان مشایخ هم همه این رعایت را دارند و گفته‌اند. ماها همه در موقع تشرف چه خودمان مشرف شدیم یا نمی‌دانم چه، وقتی که خب دیدیم آقایان مشایخ مشرف می‌کنند؛ تقید به آداب شریعت یکی از ارکان صحت تشرف است. مثل اینکه یک بسته فرض کنید، یک سینی‌ای، یک دوری‌ای (بشقاب) از میوه‌جات هست و دو-سه تا توی این پلاسیده و اینها، این دو-سه تا اصلاً میوه را خراب می‌کنند. درویش هم همینجور است. بعضی‌ها که می‌بینند، به من خیلی‌ها شکایت که می‌کنند یا حتی انتقاداتی هم که می‌کنند، می‌گویند: فلان کس ما دیدیم که خیلی نمازش را سرسری خواند و رد شد و حال آنکه شما می‌گویید باید… یا فلان‌کس روزه نگرفت و امثال اینها را می‌گویند. من این سؤال را ازشون می‌کنم می‌گویم: خیلی خب قبل از اینکه جواب شما را بدهم و  اظهار تأسف کنم این سؤال را می‌کنم: الان از من و شما بپرسند که شما از مذاهب خمسه‌ اسلام یعنی شافعی و حنفی و مالکی و حنبلی و شیعه‌ی اثنی‌اشعری، پیرو کدامیکی هستید؟ قاعدتاً بگویید: پیرو جعفری، حضرت جعفر صادق، کمااینکه من هم می‌گویم پیرو جعفری. ولی آیا آنچه حضرت جعفر صادق می‌گوید ما رفتار می‌کنیم؟ بسیاری از این جنایات و جرم‌هایی که واقع می‌شود من یادم است از متهم می‌پرسیدیم می‌گوید: مسلمان، شیعه‌ی جعفری. مذهب؛ مسلمان، و شیعه‌ی جعفری. ما نباید با مذهبمان، در جعفری بودنمان، مثل آن جعفری باشیم، مثل آن آدم فرضی‌ای که فرض کردم من. باید حتی نماز ما یا روزه‌ی من یا سحرخیزی ما برای انجام این امور اینقدر روشن و بدیهی باشد که برای ما چیز مهمی تلقی نمی‌شود، خب سحر می‌گویید، نمی‌گوییم که بپرسند از ما چه ساعتی بیدار می‌شویم می‌گوییم: فلان ساعت، یعنی اذان صبح. آنوقت این چیزها، این شیعه‌ها را ما اگر بگوییم مثلاً این دو نوع شیعه، همه‌ی ما مدعی هستیم که پیرو جعفری هستیم. یعنی پیرو امام جعفر صادق. لااقل سعی کنیم یکی دو کلمه از حضرت جعفر صادق خبر داشته باشیم. این همه دستوراتی که می‌دهند که البته همه‌اش مربوط به زندگی عادی مردم نیست ولی بیشترش… از تمام خصوصیات زندگی و برنامه‌ای که خوب است یک شیعه داشته باشد ذکر کرده‌اند. اینها را ما هم شنیدیم، آن یادآوری که کرده‌اند شنیدیم، خودمان هم گفتیم ولی اگر خوب فکر کنیم باید خجالت بکشیم. می‌گوییم امام است. حتی غالب وعاظ، غالباً اینها از این حرف‌هایی که خودشان می‌زنند خیلی‌ها شاید یک‌دهمش را اجرا نمی‌کنند و همین روش [در دوران] حافظ شیرازی بوده که خبرش به او می‌رسد، او می‌گوید که: «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند/ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند». حافظ یک نفر را دیده، این حرف را گفته، حالا یک حرفی که یک نفر را ببیند و مثل حافظ یک حرف بگوید این در همه‌جا منتشر می‌شود. یک غیردرویش قبل از اینکه بفهمد درویشی اصلاً یعنی چی می‌گویند: این کتاب را راجع به درویشی بخوان، نمی‌خواند. به هیچ وجه اصلاً قبل از اینکه مطالعه‌ای بکند، بدون مطالعه اینها را رد می‌کند. چرا؟ با وجود اینکه بارها توصیه شده و حتی در کلمات آقایان مشایخ ذکر شده که تقید به آداب شریعت واجب است، جزء نماز است، بارها ذکر شده، توصیه شده به حفظ اینها ولی مع‌ذلک می‌بینیم اینجور نیست. البته در این بین کسانی هم هستند که همه‌ی این مراحل را دیده‌اند و دارند و به‌جا هم گفته‌اند ولی یک نفر-دو نفر اگر نمونه باشند برای… در واقع هر فرد درویش مسئول اعمال و افکار همه‌ی رفقای خودش هست. نه اینکه مسئول این است که طرف را کتک بزنند که پاشو بیا به نماز جمعه یا به نماز فلان، نه. مسئول یعنی اینکه هر کدام از ما درویش‌ها اینقدر رفتارش خوب باشد که اگر از ما نمونه خواستند برای رفتار چیز، هر کدام از درویش‌ها را بتوانیم مثال بزنیم. گذشته از آنکه درویش باید نمایانگر عظمت درویشی و عظمت ایمان بشود ما خودمان باید این کار را بکنیم یعنی بی‌اختیار، خودمان را از درویشی بدانیم و درویشی را از خودمان. حتی این‌چنین شخصی در هر مقامی باشد از لحاظ اجتماعی این قسمت از وظیفه کم نمی‌شود. من امیدوارم که هر یک از درویش‌ها در محیط خودش؛ درجه‌ اول خانواده و بعد در بین سایر فقرا و در بین همه‌ی همفکرانش مدل و نمونه باشد، انشاءالله. تا آن روز فاصله‌ی زیادی هم نداریم، فقط همت می‌خواهد، همت می‌خواهد که تنبلی را بگذارید کنار. همتی می‌خواهد که خودتان را موظف بدانید به این که این اوامری که شده است جدی، و به‌اصطلاح ذخیره‌ی روز مبادایتان است، امیدوارم، انشاءالله.