✍️ مجذوبان نور
۷ سال از قتل عمد وحید بنانی درویش جوان در حادثه شهریور ۹۰ شهرستان کوار گذشت، حادثهای دلخراش که طی آن شماری از بسیجیها و لباسشخصیها در لباس مردم انقلابی و مؤمن و کفنپوش به درویشان گنابادی آن شهرستان کوچک در استان فارس حملهور شدند و به جلوداری سه روحانی خامدست و قشریمسلک، خون اهل طریقت و عرفان ساکن آن شهرستان را در شیشه کردند و برای دهها درویش صدها سال حبس و تبعید و شلاق و انواع محرومیتهای اجتماعی را رقم زدند. و هنوز هم ۷ نفر از آنان در زندانند.
وحید بنانی در حادثه کوار به شهادت اسناد و اطلاعات موجود در پرونده قضاییاش از فاصلهای کمتر از ۵ متر و با گلوله سلاح کمری مأمور انتظامی به قتل رسید و با وجودی که همه اسناد و مدارک برای احراز ارتکاب به قتل او وجود داشت هنوز که هفت سال از آن روز خونین میگذرد پروندهی این جوانِ بهراستی در خونِ خود غلتیده به سرانجام نرسیده است. بر اساس محتویات پرونده و شهود حاضر؛ شلیک بهصورت مستقیم بوده اما با وجود مشخص بودن ضارب و اقرار صریح وی به شلیک مستقیم، به این عنوان که مرمی فشنگ بعد از اصابت به «جسم سخت» کمانه کرده است و به این درویش اصابت کرده و از بدن او خارج شده و بعد از حادثه پیدا نشده است، برخلاف حق و حقیقت، سعی در غیرعمدی جلوه دادن قتل شده است تا با پرداخت دیه از بیتالمال، آمرین و مأمورین به مجازات محکوم نشده و قوای حاکم نیز بهعنوان مسبب قتل معرفی نشود. از طرفی چون طرف دیگر ماجرا درویشان گنابادی بودهاند دادگاههایشان با عجله و نقض فاحش اصول مسلم حقوقی و قانونی برگزار شده و آنها را -چنان که گفته شد- به احکام سنگین قضایی محکوم کردهاند.
سؤال مهم و اساسی که افکار عمومی را قانع نمیکند این است که پس چرا در پرونده غائله اول اسفند ۹۶ در گلستان هفتم برای درویشی که به ناحق متهم به قتل شد ظرف ۴۸ ساعت با حرکتی به گفتهی خودشان انقلابی و جهادی، کیفرخواست صادر کردند و در کوتاهترین زمان حکم محکومیت او قطعی و بلافاصله اجرا شد؟
به نظر میرسد شعار نخنمای قوه قضاییه که «دقت در رسیدگی را نباید فدای سرعت کرد» فقط در مواردی رعایت میشود که درویشان شاکی و حکومت متهم باشد. این امر نگرانیها در مورد رسیدگی منصفانه به پرونده قتل عمد سردار «محمد راجی» در گلستان هفتم به دست افراد لباسشخصی و یا به قول مقامات «ضابطین خاص قوه قضاییه» را بیشتر میکند زیرا سابقه رسیدگی عادلانه به این نوع پروندهها در نزد درویشان ناامیدکننده است. حکومت به جای محکومیت آمرین و مسببین قتل درویشان به دنبال پرداخت دیه از بیتالمال و فرار مجرم از مجازات است در حالی که درویشان نیازی به دیه ندارند بلکه خواستار اجرای عدالتند.
وحید بنانی بهعنوان یک شهروند ایرانی نماد و مظهر کسانی است که خونشان ریخته و پایمال میشود و قاتلانش به جای جزای قضایی پاداش مادی و مقامی میگیرند.
در حالی هفت سال از مرگ تلخ این درویش جوان گذشته است که دیگربار دو درویش گنابادی به سرنوشت او دچار شدند و خونشان پامال شد.
یاد و خاطره این درویش شهید در قلب و خاطر درویشان و عدالتطلبان تا ابد باقی خواهد ماند.