✍️ دکتر بیژن بیدآباد
یكی از پدیدههای قابل مشاهده در طول تاریخ در ارتباط با حكومتها بالاخص در جوامع متمایل به مذهب و بالاخص در حكومتهای شبهدینی پدیده «پیامبركشی» است. همانطور كه از آیات قرآن فهمیده شد مسئله عدم تمكین افراد از انبیاء و اولیاء و اوصیاء به رویكرد مخالفین با نبوت یا امامت یا وصایت و بهطوركلی ولایت خلفای الهی در روی زمین اعم از شخص خلیفةالله و یا مأمورین و رسولان وی از تكذیب تا سخریه و استهزاء تا خانهنشین نمودن، انزوا و تبعید و حصر و محاصره و در مضیقه نگهداشتن و تحت نظر داشتن و سایر انواع مضایق و محدودیتها و نهایتاً قتل ایشان دیده شده است. هرآینه هرگاه خصائل حاكمیت به رذالت میل بیشتری یابد و حاكمیت، حكومت و استثمار خود را براساس دین استوار نموده باشد برخورد با خلفای الهی بیشتر و احتمال قتل و از میان برداشتن ایشان زیادتر است. علیالاصول وجود اولیاء الهی منجر به نفی عالِمنمایان و صوفینمایان جامعه شده كه از قِبل دین، مردم را استعمار نموده و استثمار میكنند و چون تطبیق با اولیاء با این تیره از كذابین برای مردم اتفاق افتد بر استحمار تحمیلشده آگاهی مییابند و از تبعیت عالِمنمایان و صوفینمایان خارج شده و اگر به تقید تبعیت و اتّباع از اولیاء الهی درنیایند دیگر به دینفروشان سواری نمیدهند.
تشدید این روند یعنی گرایش از باطل به حق و فرار از كذّابین به سمت صادقین عملاً زنگ خطر ازدسترفتن منافع سواری دینی را برای عالِمنمایان و صوفینمایان به صدا درآورده و كذّابین درصدد از میان برداشتن اولیاء خدا از سر راه خود میشوند. پدیدهی پیامبركشی به این شكل در تاریخ جهان به وضوح قابل رؤیت است كه به مواردی از این موضوع در اینجا میپردازیم:
متن کامل را در فایل پیدیاف در لینک زیر بخوانید: