Search
Close this search box.

نام عين وجود است

Image

با‌اين‌حال جنجال خليج‌فارس، اولين تكه‌اي از هويت ايران نيست كه مي‌خواهند به تاراج ببرند، يادتان هست سروصدايي كه نام «مولانا» همين چندسال پيش راه‌انداخت، ترك‌ها سال بين‌المللي مولانا را اعلام كردند، بانوي اول تركيه مثنوي را به همسر جرج بوش هديه داد و «مولانا» را شاعري ترك معرفي كرد، يا همين چندوقت پيش كه نوروز و هفت‌سين در يونسكو به نام ديگري ثبت شد.انگار مليت خودمان را رها كرده‌ايم، و اين خود به تنهايي زنگ خطري است و درد كوچكي نيست. 

روي صحبتم با آنهايي است كه معتقدند «نام» اهميتي ندارد و اين درست عين اشتباه است. همين نگاه بي‌تفاوت ناشي از ندانستن است كه دارايي‌هاي ما را به مصادره اين و آن در مي‌آورد. اما اصل و اساس اينجاست كه نام، عين وجود است. نام و وجود يكي هستند. نام همان تكيه‌گاهي است كه حس ما را نسبت به اشيا، آدم‌ها و هر چيزي كه در اطرافمان وجود دارد، برمي‌انگيزد. آواي نام‌هاست كه آگاهي از وجود را به ما مي‌بخشد؛ و همين جاست كه بايد «خليج‌فارس» را با همان نام واقعي و كهن‌اش بخوانيم، زيرا مساله تنها نام تكه‌اي آب نيست، هويت است، مالكيت است. مالكيت هم از اين نام سرچشمه مي‌گيرد، تامين اقتصادي، جغرافيايي و حتي موقعيت استراتژيك ما هم بسته به اين نام دارد.اگر «خليج‌فارس» نبود، شايد ديگر موقعيت‌ما با همين كشورهاي كوچك دور و اطرافمان كه شب‌وروز به فكر مصادره هويت ايراني هستند، تفاوتي نداشت. خليج‌فارس، براي ما تنها وجهه سياسي و جغرافيايي ندارد، بلكه وجهه فرهنگي خليج‌فارس كه هويت فرهنگي ايران را مي‌سازد. در واقع هر چه از وزن سياسي و جغرافيايي ايران حرف مي‌زنيم، ريشه در همين هويت فرهنگي دارد، همين‌هاست كه وجهه تمايز ما و ديگران شده است.با‌اين‌حال جنجال خليج‌فارس، اولين تكه‌اي از هويت ايران نيست كه مي‌خواهند به تاراج ببرند، يادتان هست سروصدايي كه نام «مولانا» همين چندسال پيش راه‌انداخت، ترك‌ها سال بين‌المللي مولانا را اعلام كردند، بانوي اول تركيه مثنوي را به همسر جرج بوش هديه داد و «مولانا» را شاعري ترك معرفي كرد، يا همين چندوقت پيش كه نوروز و هفت‌سين در يونسكو به نام ديگري ثبت شد.انگار مليت خودمان را رها كرده‌ايم، و اين خود به تنهايي زنگ خطري است و درد كوچكي نيست.
عدم مليت همين‌هاست و نبايد در دامش بيفتيم و تنها راه نجات براي اينكه از غير ملي بودن فاصله بگيريم، انگيزش هميت ملي است، آن هم در تمام نهادها و قشرهاي اين جامعه تشيع ايراني عين ملي‌گرايي است و هيچ نبايد اين نكته را دست كم گرفت. هويت ايراني را نمي‌توان ارزان فروخت و نبايد گذاشت كه نام «عربي» به همين سادگي بر نام آب‌هاي ايراني سايه بيندازد. افزون براين از هويت فرهنگي و ملي كه بگذريم، اين «خليج فارس» است كه ما را به آب‌هاي بين‌المللي وصل مي‌كند و اگر همين «خليج‌فارس» نباشد در موقعيت جغرافيايي ديگر جز مشتي آب‌هاي ساحلي چيزي برايمان باقي نمي‌ماند. آن‌وقت است كه ديگر همين چند جزيره كوچكي را كه در اين سال‌ها با چنگ‌و دندان در آب‌هاي جنوب نگه داشته‌ايم را بايد دو دستي به شيخ‌هاي عرب دست‌نشانده تقديم كنيم، آن هم در روزگاري كه هنوز مردماني كه شيخ‌ها بر آنها حكمراني مي‌كنند، در جست‌وجوي ريشه‌هاي ايراني خود هستند و خود را ايراني مي‌دانند. ترك‌ها تمام تلاش خود را به كار بسته‌اند كه «مولانا» را ترك كنند، آن هم در شرايطي كه مولانا جلال‌الدين حتي يك خط هم شعر تركي ندارد، اين طرف هم يكي مدعي تغيير نام «خليج‌فارس» است، باقي كشورهاي كوچك و تازه پاگرفته هم چشم به بوعلي سينا، خط نستعليق، نوروز و… دوخته‌اند. بايد فكري كرد، گامي برداشت و چاره‌اي انديشيد، اين وسط هم نبايد تنها منتظر ماند تا از راه ديپلماسي و مذاكرات سياسي ‌كار را پيش برد، هركسي با هر تواني بايد گامي بردارد، سال‌هاست كه مي‌خواهم فيلمي با موضوع زندگي «مولانا» بسازم، اما هر بار بهانه‌اي مي‌تراشند، از بخش خصوصي هم كه انتظاري نيست، آنها گير «چارچنگولي» ساختن هستند اما همت بلندي مي‌خواهد كه اين هويت فرهنگي را با سينما و هنر ايراني آميخت، «خليج‌فارس» را بايد در بخشي از تاريخ هنر ثبت كرد تا همچنان بتوان سال‌هاي سال هويت مردمي كه «خليج‌فارس» بخشي از وجودشان است را حفظ كرد.
* كارگردان سينما و مستندساز

منبع : اعتماد ملی