گزیدهای از مقالات شمس تبریزی
یکی سخن ماهی میگفت، یکی گفتش که خاموش، تو چه دانی که ماهی چیست؟چیزی که ندانی چه شرح دهی. گفت: من ندانم که ماهی چیست؟ گفت: آری، اگر میدانی نشان ماهی بگو. گفت: نشان ماهی آنست که همچنین دو شاخ دارد همچون اشتر. گفت: من خود نمیدانستم که ماهی را نمیدانی الّا اکنون که نشان دادی چیز دیگر معلوم شد که گاو را از اشتر نمیدانی.*** گفتم: جنبیدن بر دو نوع است. یکی را شکنجه میکنند، هم میجنبد از زخم چوب میجنبد و آن دگر در لالهزار و ریاحین و نسرین. پی هر جنبش مرو …