قربانی در حج تمتع
تا کنون ثابت شد راه حلهایی که برای جمع میان اخبار ارائه گردیده هیچ کدام تمام نیست و از نظر فنی وقتی جمع عرفی میان اخبار متعارض ممکن نشد نوبت می رسد به اجرای قواعد «تعادل و تراجیح». از این زاویه وقتی این دو دسته از روایات مورد ملاحظه قرار گیرد، معلوم می گردد که از دو جهت ترجیح با روایاتی است که دلالت بر عدم جواز ذبح در غیر منا دارد؛ زیرا این دسته از روایات هم موافق با عمل مشهور فقها است.
طبق ماده 121 آیین دادرسی بازداشت شبانه ممنوع است و «جلب متهم به استثنای موارد فوری باید در روز به عمل آید». موارد فوری و استثناشده نیز در ماده 118 در بالا ذکر شد. اما اغلب افراد که از شخصیت های موجه بوده و هر زمان احضار می شدند با پای خود به مراجع احضارکننده می رفتند در ساعات نیمه شب با یورش به خانه هایشان بازداشت شده و موجبات تخویف و آزار خانواده ها را فراهم کرده اند که عملی مجرمانه است.
يونس(ع) در حال پشيماني گفت، خدايا! من خطا كردم. من از ستمكاران بودم و به گزاف رفتم. خداوند نيز ميگويد، ما خواهش او را استجابت كرديم و غم را ازاو سترديم، و ما هميشه با مؤمنان چنين ميكنيم و اينگونه آنها را از غم نجات ميدهيم. اين آيه از آيات بسيار نيكو براي رفع غم و گرفتاري است. در مورد اين آيه هم تفسيرهاي عجيبي شده است. روايتي از پيامبر هست كه ايشان ميفرمايد، اين پيامبران را خداوند در يك لحظه به حال خودشان رها كرد. اين تعبير، تعبير ديني پيامبر است و به زبان ديني بيان شد. بنابراين، پيامبران هم ناگهان احساس وانهادگي ميكردند، گويي از آن بينش نبوتي بيرون ميآمدند. اين احتمال براي هر كسي هست.
انسانیت سرگردان؟ همان سیاهی مرکب بر کاغذ است. کرامت انسان همان سیاهی مرکب در ماده های قانون اساسی است. همان سیاهی مرکب در آیات قرآن مجید است که ارزش جان یک انسان را متناسب با ارزش جان تمام انسان ها می داند.
مولوي قرار گرفتن در برابر انسان وارسته و کامل را عامل مهمي در شناخت خود ميداند در نتيجه فقدان دسترسي سالک به چنين انساني شخصي مانعي در راه شناخت خود خواهد بود. ضرورت توجه به چنين انساني از آنجا رخ نموده است که اگر سالک در شناخت خود به خود رجوع کند چه بسا به خودناشناسي يا خودشناسي کاذب برسد از اين جهت بر او لازم است به فردي مراجعه کند که از امکان چنين شناختي برخوردار است. اما مشکل حل نشده بلکه از سالک به مرشد منتقل ميشود
خطبه ۱۷- درنکوهش متصدیان ناشایسته دستگاه قضا-
نامه نخست مرا نمی دانم مطالعه فرمودید یا نه ، اگر چه می دانم عده ای از همین دوستان مورد اشاره در اطراف شمایند و چه بسا خواستشان با خواست شما یکی نباشد و آن نامه را از چشم مبارک شما دور داشته باشند . اما باور کنید من گاه شما را در خیال خود نشانده ام در میانه ازدحامی از این دوستان که نمونه ای از آنان را اسم بردم . و شرمنده ام که بگویم : شما را درآن جمع پرهای وهوی تنها می بینم . جمعی که با هر سخن شما سر به تایید تکان می دهند و در دل ، حوایج خاص خود را مرور می کنند . و گاه به سخن احساسی شما شورشی می آفرینند و اشک می ریزند و هوار می کشند اما خوب که نگاهشان می کنی می بینی درست همان کاری را می کنند که ما در این سی سال انقلاب آموزششان داده ایم و ریاکاری شان را به نرخی گزاف ، قیمت گزاری کرده ایم .
به دعای کمیل رفته بودند تا بر طبق آموزه های قرآنی که فرمود: امن یجیب المضطرا اذا دعا ویکشف السوء ، با کمیل ابن زیاد نخعی همزبان شوند و بر طبق رهنمود مولایشان علی (ع) بخوانند: آلهم و ربی من لی غیرک اسئله کشف ضری و النظر فی امری. این که دیگر توسل به بیگانه و تبلیغ علیه نظام و تشویش افکار عمومی نبود؟ چرا آن ها باز داشت شدند؟
این که در تاریخ کسانی بوده اند که ادعای برگزیدگی از جانب خداوند در امر حکومت داشته و حداقل تمام اعمال و رفتارشان را به فرمان خدا و یا منطبق بر خواست و رضایت او دانسته اند، از منظر تاریخی تریدی نیست اما این نیز از منظر تاریخی روشن و مبرهن است که هیچ سند و دلیل عقلی و نقلی روشنی برای اثبات این مدعا وجود نداشته و ندارد و در واقع نمی تواند وجود داشته باشد