شرایط جسمی آقایان در داخل زندانها ظاهرا خیلی خوب نیست. یکی دو مورد هم مطرح شده، مانند عمل جراحی آقای نبوی که عمل سختی هم بوده است. تا کنون ممنوعالملاقات نیز بودهاند. آقای میردامادی هم چند روزی بستری بوده و همسرش بعد از بیرون آمدن از بیمارستان، ملاقاتی با ایشان داشته است. یک سری مشکلات قبلی بوده است و مسائلی هم در زندان برایشان به وجود آمده است.
برای عدهای هم مشکلات پوستی به وجود آمده است. مشکلاتی که نشان میدهد که اگر هم رعایت بهداشت میشود، اما این مشکلات وجود داشته است. وضعیت آقای سلیمانی و دوستان دیگر برای ما نگرانکننده بود و ما هم آن را منتقل کردهایم و امیدواریم که بیش از این نخواهند ادامه بدهند و باعث مشکلات و هزینههای بیشتری بشوند. بالاخره همه از بابت حفظ سلامت عزیزانشان نگرانی دارند
گفت و گو با همسر سه زندانی سیاسی و یکی از وکلای آنان پیرامون شایعه آزادی قریبالوقوع جمعی از زندانیان
مریم محمدی
از میان چهرههای سرشناس سیاسی که در ارتباط با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شده بودند، تا به امروز تنها محمد رضا جلاییپور و سعید حجاریان آزاد شدهاند. البته مهدی میردامادی، فرزند محسن میردامادی، دبیر کل حزب مشارکت نیز که یک ماه پیش به صورت غیر مترقبه دستگیر شده بود، آزاد شده است.
پس از آزادی سعید حجاریان در چهارشنبهی گذشته، احتمال آزادی برخی دیگر از چهرههای سرشناس با ذکر اسامی آنان در سایتها و رسانههای خبری، مطرح شد.
«ایرنا» خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، خبر از آزادی قریبالوقوع محمد عطریانفر، محمدعلی ابطحی، کیان تاجبخش و تعدادی دیگر از جمله عبدالله مؤمنی و احمد زیدآبادی داده بود.
در ارتباط با این اخبار با صالح نیکبخت وکیل برخی از زندانیان سیاسی، فخرالسادات محتشمیپور همسر مصطفی تاجزاده و عضو «کمیتهی پیگیری وضعیت زندانیان سیاسی» از طرف خانوادهها، فاطمه آدینهوند همسر عبدالله مؤمنی و همین طور مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی گفت و گو کردهام.
آقای صالح نیکبخت در این باره میگوید:
در روزهای اخیر، اخبار متعددی از برخی منابع به من رسیده است دایر بر اینکه برخی از متهمان، بهویژه کسانی که مطالبی را در جلسات دادگاه خواندهاند یا مطالبی را در جهت اینکه اشتباه کردهاند بیان کردهاند، احتمالاً آزاد میشوند.
اما این اخبار تا کنون از سوی هیچ مرجع صلاحیتدار قضایی تأیید نشده است.
احتمالی که شما میدهید، چیست؟
با عنایت به اینکه خبرنگار خبرگزاری فارس دو سه بار از من سؤال کرده که آیا از این موضوع اطلاع دارم یا خیر، این اخبار را به علت تکرار آن، حمل بر صحت میکنم.
زیرا از یک سو بازجویی این افراد تمام شده و مقتضیات پیشبینی شده در بند دال مادهی ۳۲ که برای جلوگیری از فرار افراد یا تبانی با اشخاص دیگر یا از بین بردن آثار و قراین جرم، ممکن است کسی را در زندان نگاه داشت یا در بازداشت موقت باقی گذاشت، فعلا از میان رفته است.
با توجه به اینکه این مقتضیات دیگر وجود ندارد، طبق روال قضایی ایران و همچنین نص صریح قانون، دلیلی برای ادامهی این بازداشت به نظر نمیرسد.
مشخصاً انتظار آزادی چه کسانی را دارید؟
ادامهی بازداشت افرادی مانند حجتالاسلام محمدعلی ابطحی، آقای عطریانفر، آقای شریعتی و آقای تاجبخش، با توجه به اینکه خودشان اظهاراتی کردهاند و صرف نظر از اینکه از نظر من به عنوان یک حقوقدان و وکیل، دلیلی برای مجرمیت آنان وجود ندارد، ممکن است به ضد خود تبدیل شود.
یعنی چگونه؟
ممکن است برای این افراد، این شبهه به وجود بیاید که با وجود اظهاراتی که کردهایم، همچنان ما را در زندان نگاه میدارند و از وضعیتی که برایشان پیش آمده، دچار نوعی یأس و نومیدی یا حتی پشیمانی بشوند.
بنابراین برای مقامات قضایی و نهادهایی که این افراد را دستگیر کردهاند و این زندانیان در اختیار آنان هستند، معقولانهترین کار این است که آنان را هرچه سریعتر آزاد کنند.
بنا بر اخبار خوشایندی که در روزهای اخیر شنیدهام، فکر میکنم در صورت آزادی این افراد، رویهی قانونی و معقولی در پیش گرفته شده است.
در پیش گرفتن این رویهی قانونی و معقول با اظهارات آیتالله لاریجانی، ریاست جدید قوهی قضاییه ایران و حجتالاسلام محسنی اژهای، دادستان کل کشور که بارها بر در پیش گرفتن رویهی قانونی تأکید کردهاند و با توجه به این که دادستان کنونی تهران، بر خلاف دادستان پیشین این شهر، رویکرد قانونی را مدار و معیار حرکت خود قرار داده است، این اقدامات میتواند اثرات مثبتی در جهت کاهش تنش در جامعه به وجود بیاورد.
خانم فخرالسادات محتشمیپور، عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت، همسر مصطفی تاجزاده و عضو کمیتهی پیگیری وضعیت دستگیرشدگان اخیر از سوی خانوادهها نیز میگوید:
انتظار آزادی عزیزانمان را که قطعا داریم. این حقی است که از روز اول مطالبه کردهایم و مدعی هستیم که بازداشت آنان غیر قانونی بوده و ادامهی حضورشان در زندان نیز غیر قانونی است.
در خبری که من دیدهام، بیشتر اسامی کسانی ذکر شده که به نوعی به دادگاه آمدهاند و صحبتهایی داشتهاند. در مورد بقیه اطلاعی ندارم. ولی همین خبر چون از طریق رسانههای دولتی است، اطلاعات آنان در این زمینه میتواند دقیقتر باشد.
شما شخصاً فضا را برای آزادی زندانیان مستعد میبینید؟
با تغییراتی که انجام گرفته و با پیگیریهایی که شده، به نظر میرسد روند رسیدگی مقداری سرعت گرفته و امیدوارکننده بوده است. پسر آقای میردامادی نیز آزاد شد و امیدواریم که بقیهی جوانان هم آزاد شوند.
همین طور امیدواریم خانمها زودتر آزاد شوند. ما همچنان نگران خانم آذر منصوری و فریبا پژوه هستیم. شنیدم که زمزمهی آزادی خانم هنگامه شهیدی نیز هست و امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.
اطلاع بخصوصی از وضعیت آقای تاجزاده دارید؟
روز شنبه تماس تلفنی کوتاهی با منزل داشت و گفت که احتمال دارد هفتهی آینده پرونده به دادگاه برود. روز دوشنبه نیز خبری به من رسید که آقای تاجزاده به بند عمومی منتقل شده است.
به هر حال نشانههایی مبنی بر سرعت گرفتن کار وجود دارد و ما هم منتظریم که این اتفاق هرچه سریعتر بیفتد.
در مورد سایر زندانیان چهطور؟
آقای میردامادی نیز با همسرش تماس تلفنی داشته و گفته است که کیفرخواست و آخرین دفاع دارد تهیه میشود. ما هم از وکلا خواستهایم که این مسأله را پیگیری کنند و هم خودمان سعی میکنیم اطلاعاتی بگیریم.
از وضعیت سلامتی و شرایط جسمی و روحی زندانیان چه اطلاعاتی دارید؟
شرایط جسمی آقایان در داخل زندانها ظاهرا خیلی خوب نیست. یکی دو مورد هم مطرح شده، مانند عمل جراحی آقای نبوی که عمل سختی هم بوده است. تا کنون ممنوعالملاقات نیز بودهاند. آقای میردامادی هم چند روزی بستری بوده و همسرش بعد از بیرون آمدن از بیمارستان، ملاقاتی با ایشان داشته است. یک سری مشکلات قبلی بوده است و مسائلی هم در زندان برایشان به وجود آمده است.
برای عدهای هم مشکلات پوستی به وجود آمده است. مشکلاتی که نشان میدهد که اگر هم رعایت بهداشت میشود، اما این مشکلات وجود داشته است. وضعیت آقای سلیمانی و دوستان دیگر برای ما نگرانکننده بود و ما هم آن را منتقل کردهایم و امیدواریم که بیش از این نخواهند ادامه بدهند و باعث مشکلات و هزینههای بیشتری بشوند. بالاخره همه از بابت حفظ سلامت عزیزانشان نگرانی دارند.
اطلاعی از وضعیت آقای حجاریان بعد از آزادی دارید؟
از روز جمعه به این سو، دیگر از ایشان خبری ندارم. اما به دیدن ایشان رفته بودم، خوب بودند و ظاهرا مشکل خاصی از لحاظ روحی و جسمی نداشتند. ندیدم همسرش ایشان در این زمینه صحبت زیادی بکند.
مورد استقبال زیادی هم قرار گرفته است و با شرایطی که ایشان دارد، قطعاً رفت و آمدها و صحبتها خستهاش میکند. اما از این طریق اطلاعاتی از اوضاع این مدت میگیرند. چون همهی آنان در این مدت، در بیخبری محض بودهاند.
خانم فاطمه آدینهوند، همسر عبدالله مؤمنی نیز با وجود اخباری که مبنی بر آزادی آقای مؤمنی منتشر میشود، در مراجعه به زندان خبر موثقی نشنیده است:
من به آنجا رفتم، اما مسئولان مربوطه چیز خاصی نگفتند.
آقای مؤمنی گویا وکیل ندارند.
خیر، وکیل ندارد. خود ایشان اعلام کرده بود وکیل نمیخواهد.
آخرین خبری که شخصاً از ایشان دارید، کی بوده است؟
سهشنبهی هفتهی پیش تماس تلفنی با منزل داشت. صحبتی از آزادی نکرد. در مورد وضعیت خودش هم چیزی نگفت؛ ولی معلوم بود که ناراحت بود.
خبر آزادی احمد زیدآبادی، با وثیقهی ۲۵۰ میلیون تومانی نیز منتشر شده بود. اما مهدیه محمدی، همسر وی که همراه وکیل و با وثیقهی مورد نظر به زندان مراجعه کرده است، میگوید:
یکشنبه که وکیل آقای زیدآبادی به دادگاه انقلاب رفته بود، آقای سبحانی، قاضی شعبهی دو بازپرسی به ایشان گفته بود که قرار آقای زیدآبادی تبدیل به وثیقه شده است و خواسته بود که امروز برایش وثیقه ببریم که آزادش کنند. یعنی این رأی خود قاضی بوده است.
اما روز دوشنبه که ما همراه وثیقه برای آزادی آقای زیدآبادی به آنجا مراجعه کردیم، ایشان گفت که دادستان دستور داده است جلوی آزادیها گرفته شود.
گفتند دادستان خواسته است جلوی آزادیها گرفته شود؟ یا جلوی آزادی آقای زیدآبادی را؟
گفتهاند جلوی آزادیها کلاً گرفته شود. وکیل آقای زیدآبادی به آقای سبحانی گفت: «مگر شما قاضی نیستند؟ دادستان که نمیتواند رأی شما را نقض کند. قاضی مستقل است. اصلاً دادستان چه کاره است که رأی شما را نقض کند؟» آقای سبحانی هم در پاسخ گفت: «همین است! دادستان رییس من است.»
اما از لحاظ قانونی، خندهدار است که یک قاضی بگوید دادستان رییس ایشان است. در صورتی که وقتی قاضی رأی میدهد، هیچ احدی نمیتواند رأی او را نقض کند.
به هر حال این جوابی بود که آقای سبحانی به ما داد و گفت که فعلاً ایشان را آزاد نمیکنند.
آخرین خبر یا تماس شما با آقای زیدآبادی کی بوده است؟
امروز (دوشنبه) بعد از صحبت با آقای سبحانی هم برای گرفتن اجازهی ملاقات به زندان رفتم؛ باز هم به من ملاقات ندادند. حدود ۲۱ روز است که هیچ خبری از آقای زیدآبادی ندارم. نه تلفن، نه ملاقات.
دیروز با شنیدن خبر تبدیل حکم به قرار وثیقه، ما خوشحال شدیم که قرار است آزاد شود. ولی امروز که مراجعه کردیم دیدیم خندهدار است. تنها چیزی که در این مملکت حاکم نیست، قانون است.
زور است. در حالی که این حرف از لحاظ قانونی هیچ مبنایی ندارد. وقتی یک قاضی رأی به آزادی با وثیقه میدهد، باید اجرا شود. هیچ احدی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. اما خُب زور است دیگر!
منبع : زمانه