عصر روز سه شنبه 28/3/1387 کتاب " حسن بصری، گنجینه دار علم و عرفان" با حضور اساتید فلسفه و عرفان اسلامی همچون استاد اکبر ثبوت ، دکتر شهرام پازوکی و دکتر نصرالله حکمت، دکتر منوچهر صدوقی سها و جمع کثیری از علاقه مندان به تصوف و عرفان، در سرای اهل قلم برگزار مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتداء جلسه اکبر ثبوت (نویسنده کتاب) عضو هیئت علمی دایرة المعارف علوم اسلامی به بررسی زندگی و اندیشه های حسن بصری پرداخت.
اکبر ثبوت در آغاز سخن به ذکر دلایل نگارش کتاب پرداخت و گفت: در آغاز جوانی در خدمت استاد ابوالحسن شعرانی بودم که وی گفت بهترین تفسیر درعالم شیعه مجمع البیان است که نگارش شیخ طوسی است و شیخ طوسی در آغاز این کتاب بزرگانی را که در تفسیر هستند، یاد می کند و عبدالله ابن عباس ، حسن بصری و شاگرد او اولین کسانی است که او یاد می کند. لذا در تبیان برای توضیح مفاهیم کتاب الهی و تبیین آیات قرآن کریم بیش از هر کس به اقوال این بزرگان یاد می شود.
وی تأکید کرد: در تفسیر ابوالفتوح هم که به فارسی نگاشته شده است، بیش ازهر کسی به عبدالله ابن عباس و سپس حسن بصری اشاره می شود. در تفسیر المیزان هم حدود 70 بار برای یاد کردن و نقد کردن به حسن بصری و اقوالش اشاره شده است.
اکبر ثبوت در ادامه به بحث جبر گرایی اشاره کرد و گفت: کسی را در میان تابعین نمی توان یافت که به اندازه حسن با جبر گرایی مخالف باشد. شاید کمتر کسی یافت شود که مانند حسن در نقل اقوال امیر المومنین (ع) در عصر حاکمیت دشمنان آن بزرگوار کار کرده باشد.
وی گفت: در کتب فضائل و مناقب اهل بیت (ع) هم حسن یکی از شخصیتهای استثنایی است که در آن عصر زورگویانی چون حجاج، از وی یاد کرده و اقوال و مناقب آن بزرگواران را بیان داشته است. به گونه ای که تا مدتها برای کارهایش از دست حاکمان وقت چون حجاج می گریخت.
ثبوت بحث اخلاق را دیگر دلیل پرداختن به حسن بصری خواند و گفت: در درس اشراق استاد محمود شهابی ، ایشان گفتند که سهروردی از حسن بصری به عنوان یکی از بزرگانی یاد کرده که می تواند پهلو به پهلوی بزرگان اسلام بزند.
استاد ثبوت در ادامه به داستان معروف رویارویی حسن بصری و امام علی (ع) اشاره کرد و گفت: استاد شهابی معتقد بود برای صحت و سقم این احادیث باید سراغ عالمان رجال رفت.
وی گفت: با تشویق استاد شهابی ، من رجال بزرگ عصر، مرحوم علامه محمد تقی شوشتری را یافتم و از ایشان که گنجی نهفته در خرابه های شوشتر بود، استفاده کردم.
اکبر ثبوت به روایتهای دیگری که در رویارویی امام علی (ع) و حسن بصری نقل شده به نقل از علامه شوشتری اشاره کرد و گفت: همه روایتها حاکی از آن است که حسن اقدامات امام علی (ع) را در جنگ جمل و سایر کارهایش تأیید کرده و با او همراه بوده است.
وی در پایان گفت: استاد شهابی به من گفت با توجه به مطالبی که آموختی از مقام حسن دفاع کن و همین انگیزه سبب نگارش این کتاب شد. در زمان حاضر مرحوم شیخ محمد باقر محمودی و علامه محمد هادی معرفت نیز آثاری در تأیید حسن بصری و رد آن روایت نادرست نگاشته اند. البته کتاب مشکلاتی نیز دارد که امیدوارم در آینده رفع شود.
همچنین استاد ثبوت در پاسخ به انتقادات دکتر حکمت گفت: امیدوارم انتقادات استاد حکمت مکتوب شود و بعد بنده به این انتقادات پاسخ می دهم. وی همین طور به برخی از این انتقادات به طور شفاهی پاسخ داد.
در ادامه دکتر نصرالله حکمت ، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به نقد و بررسی این کتاب پرداخت.
دکتر حکمت در آغاز به ضرورت گزارش این کتاب تأکید کرد و گفت: ما احتیاج داشتیم به اینکه حسن بصری را بهتر بشناسیم و البته خیلی از شخصیتهای دیگر صدر اسلام در عرصه تفسیر ، عرفان، فلسفه، کلام و فقه را باید بشناسیم.
وی در ادامه به کتاب حاضر پرداخت و گفت: استاد اکبر ثبوت ( نویسنده کتاب) فصل جدیدی را در حسن شناسی باز و فضایی غیر از فضایی که تاکنون بوده را ایجاد کرد. فضایی که تا امروز بوده ، بیشتر حال و هوای فقهی دارد و بیشتر رجالیون و فقها برای زمینه استفاده از اقوال حسن برای استخراج کلام ، بر آثار او مطالعه کرده اند.
وی سپس به نقد کتاب پرداخت و گفت: ما دنبال روشن شدن وضعیت حسن بصری هستیم و حال خودم پیش از مطالعه این کتاب این بود که همواره در حال تحیر و توقف بودم و از داوری درباره او خودداری کردم. توقعم این بود که با مطالعه این کتاب از حالت تحیر در مورد او خارج شوم، اما حس می کنم که چنین نشد و همچنان در مورد حسن بصری نمی توانم اظهار نظر کنم.
حکمت تأکید کرد: البته حسن بصری ابعاد گوناگونی دارد. او از بزرگان عامه است. او همچنین مواعظ و حکمی دارد که در کتب اسلامی آمده، او همین طور صاحب یک مکتب تفسیری است اما بحث اصلی و مسئله ما در مورد حسن بصری این است که ارتباط او با اهل بیت (ع) چگونه است.
وی گفت: بصری در این کتاب به منابع بسیاری ارجاع داده ، اما من بر اساس دو محور معتقدم که کتاب بر اساس نتوانسته ادعای خود را ثابت کند.
حکمت افزود: نخست محور تفسیر است. نقد بنده این است که چه بسا حضور حسن بصری به این گستردگی در تفسیر ما نقطه ضعفی باشد. مکتب تفسیر قرآن پس از رحلت پیامبر(ص) توسط صحابه آغاز شد که بعد از این ها، توسط تابعان استمرار یافت و مدارس مکه با مرکزیت عبدالله ابن عباس، مدرسه مدینه و مدرسه عراق هم بوده است.
وی با اشاره به اینکه آن کسانی که پس از پیامبر (ص) ، امیر المومنین (ع) را مفسر قرآن می دانستند، به خود اجازه تفسیر نمی داده اند، گفت: به همین دلیل از کمیل، مالک اشتر و میثم تمار در تفاسیر ما خبری نیست.
البته در پایان جلسه دکتر صدوقی سها با بیان اینکه با این فرض عبدالله بن عباس نیز معاند اهل بیت(ع) تلقی می شود، از این سخن انتقاد کرده و آنرا رد کردند.
در ادامه دکتر حکمت گفت: مفسران بزرگ شیعه در کنار قول اهل بیت (ع) ، قول اهل عامه و مفسران صحابه و تابعین را آورده اند، تا قوت اقوال اهل بیت (ع) و ضعف سخنان سایر مفسران را نشان دهند. لذا حضور جدی حسن در تفاسیر شیعیان به معنای تأیید آنها نیست. لذا حسن بصری در تفسیر ما در کنار سایر عامه اقوامش ذکر شده و ذکر اقوال ائمه ( ع) و خانه وحی، نقطه مقابل اقوال عامه است.
وی در ادامه به محور دوم پرداخت و گفت: بحث فضائل اهل بیت (ع) بحث دیگری است که نویسنده گفته است حسن بصری از کسانی است که فضایل اهل بیت (ع) را نقل کرده و در آثار شیعه چون "نهج الحق" علامه حلی به اقوال حسن در فضایل اهل بیت (ع) می پردازد. در حالی که اساسا نقل فضایل اهل بیت (ع) در میان همه اهل عامه رایج است همه اهل سنت نمی توانستند فضایل اهل بیت (ع) را نگویند، اما این فضایل را گفته اند تا آن بزرگان را از عرصه هایی چون سیاست و احکام حذف کنند.
دکتر حکمت تأکید کرد: لذا نقل فضایل دلیل اعتقاد داشتن به ولایت نیست. لذا من همچنان در مورد حسن بصری نمی توانم اظهار نظر کنم.
دکتر حکمت گفت: احساس بنده در مورد این کتاب این است که این کتاب متأسفانه به هدف خود دست نمی یابد. این کتاب کاملا جانبدارانه نگاشته شده است و از آغاز در این جهت حرکت می کند که حسن بصری گنجینه دار علم و عرفان است. این پیش فرض به روش تحقیقی کتاب صدمه زده است. این امر تا حدودی به دلیل حب ایشان نسبت به کتاب بوده است لذا مثلا در مورد مخالفان و موافقان حسن گزینشی رفتار کرده اند و از مخالفان حسن کم یاد و همه نام ها نیامده است .
وی در پایان گفت: یکی از بحثهای مهم کتاب استبصار حسن و تحول در اوست که کاش در کتاب بیشتر در مورد آن سخن می رفت تا تغییری در نگاه فقهی ما نسبت به او پدید آید زیرا فضای فقهی ما یکپارچه علیه حسن بصری است. اگر به این بحث بیشتر پرداخته شود، شاید در این نگاه فقهی نیز تغییراتی حاصل شود.
در پایان جلسه دکتر شهرام پازوکی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در مورد مشکل نگارش این کتاب گفت: نوشتن تاریخ تشیع بسیار سخت است زیرا ما نمی دانیم چهره هایش دقیقا چه کسانی هستند، تاریخ تسنن از آغاز روشن است در نگارش تاریخ تشیع سخت است . و از آنجا که گاهی مشخص نیست ناقلان حدیث شیعه هستند و یا سنی مشکل در زمینه عرفان دو چندان می شود زیرا اگر شیعه را فقهی تعبیر کنیم، هیچ یک از این رجال مثل حسن بصری را نمی توان شیعه نامید. یعنی اگر شیعه را به تفسیر بعد از صفویه یعنی تفسیر فقهی صرف محدود کنیم مشکل متفکران اهل شیعه ایجاد می شود و اهل نظر در تفکر شیعه جز ائمه (ع) کسی نیست و فقط محدثین باقی می مانند.
وی گفت: این تفسیر فقهی باعث شده تشیع به معنای حقیقی نادیده گرفته شود. در سالهای اخیر مسئله تاریخ تشیع مورد بحثهای جدی واقع شده است. نوشتن تاریخ تشیع سخت است. بخش عظیم آن بعد از صفویه نگاشته شده است. یکی از مشکلات بر سر حسن بصری این بوده که بعد از صفویه چون قرار است بزرگان تصوف کوبیده شوند، کتابهایی جعل می شود تا چهره هایی چون حسن بصری که از بزرگان تصوف است را رد کنند.
پازوکی گفت: اساسا مسئله به تاریخ نگاری صفویه بر می گردد. استاد ثبوت (نویسنده کتاب) نشان می دهد که مخالفت صریح و جدی با حسن بصری و اهل تصوف بعد از صفویه آغاز می شود، برای اینکه نشان دهند تصوف ربطی به تشیع ندارد.
وی با اشاره به مسئله تقیه و مشکل اظهار مذهب تشیع در اعصار نخست تمدن اسلام گفت: باید دید از نظر مسائل نظری در آثار این بزرگان چه میزان به تشیع نزدیک هستند مثلا مثنوی را از این نظر بنگریم، لذا به جای بحثهای روایی بهتر است به اندیشه های این متفکران نگریست.
وی تأکید کرد: نویسنده کتاب می خواهد در صدر تاریخ تشیع، از چهره ای سخن بگوید که از آغاز و به ویژه پس از دوران صفویه همواره محل مجادله بوده و البته همیشه مورد انتقاد واقع شده و از این رو در نگارش کتاب برای او بهتر است اقوال موافقان او برجسته شود.
پازوکی گفت: مقاله دایرة المعارفی با کتاب متفاوت است کتاب باید گرایش داشته باشد. کتاب باید تحلیلی باشد و نویسنده، به طور قطع نظر دارد.
وی افزود: مقاله دایرة المعارفی مثل یک جنگ بی طرفانه همه اقوال را می آورد ولی کتاب باید بصیرت ها ، استنباط ها و گرایش های مشخص داشته باشد. در کتاب باید تحلیلی باشد که نظر نویسنده را مشخص کند و این کار را نباید جانبداری غیرعلمی خواند.
دکتر پازوکی گفت: به نظر من این کتاب مملو از تحلیل هایی است که برای من بسیار سودمند بود. بنده زیاد اهل بحثهای روایی نیستم . جالب است کسانی هم که انگیزه نوشتن کتاب را برای استاد ثبوت ایجاد کردند، دو نفر، عالم اهل نظر یعنی مرحوم شهابی و مرحوم شعرانی که اهل نظرند محبت این دو نفر برای من بیشتر است تا بسیاری از محدثین . مباحث نقلی هم چندان به نظر من مهم نیستند که به کجا رفته و به کجا خواهید رسید.
برای من تحلیل هایی که در کتاب هست جالب است. تحلیل هایی که به خصوص در فصل شانزدهم در مورد مخالفت ائمه (ع) با حسن بصری است جالب است. مهم این است که ما آشنا شویم در دوره ای که خود تشیع به تدریج به مذهبی فقهی و کلامی تبدیل می شود، کسانی هستند که برای شیعه جنبه باطنی و معنوی و حکمی قائلند. نویسنده کتاب "حسن بصری" هم یکی از این چهره ها را که از مهمترین آنهاست، انتخاب و در مورد او تحلیل کرده است.
وی گفت: به نظر من این کتاب قدمی برای ورود به تاریخ بسیار مبهم و محل نزاع تشیع است و اهتمام ایشان در این مورد بسیار مهم است. باید بدانیم مستشرقین چه انتقادهای فراوانی به این تاریخ دارند و به نظر من اهتمام ایشان در این مورد بسیار مهم است. استاد ثبوت برای نگارش این کتاب نزدیک به 500 کتاب مطالعه کرده است. این کتاب راهی را در مطالعه در مورد این چهره دشوار تاریخی باز کرده است.
دکتر پازوکی در پایان گفت: از منظر عرفانی حسن بصری باید مرید امام علی (ع) باشد، باید اهل ولایت باشد. این باید را من به شیوه مرحوم علامه طباطبایی می گویم. حسن بصری از منظر عرفانی باید نسبتی با حضرت علی (ع) داشته باشدو نمی تواند که نداشته باشد، عرفا نیز با چنین حسن بصری که مرید امام علی (ع) است کار داشتند. اینجا دو نوع تحلیل است. بحث نقلی در بحث های امروزی نقد تاریخی و بحث نظری روش پدیدار شناسی خوانده می شود. یعنی دنبال افکار رویم و ببینیم که آیا یک فکر می تواند در یک منظومه فکری باشد یا خیر.
وی افزود: استاد ثبوت هم تحلیل تاریخی کرده است و هم سیره فکری حسن بصری را نشان داده است. به نظر من مباحث نقلی تا اندازه ای جلو می رود، اما از یک حدی جلوتر نتیجه ای حاصل نمی شود. از این حیث کتاب ایشان از نظر من قابل تقدیر است. البته در مورد قسمت هایی اختلاف نظر داریم که این هم طبیعی است.
در پایان جلسه حضار و اساتید با تبریک به استاد ثبوت برای وی آرزوی توفیق کردند.