حفظ نظام يك واجب نفسى نيست
نكته اى كه باز اين روزها زياد گفته مىشود اين كه : حفظ نظام واجب است . حفظ نظام يك واجب نفسى نيست. به اين معنا كه اگر براى حفظ نظام اسلامى ، دستورات اسلامى زير پا گذاشته شود نظام حفظ نخواهد شد. حفظ نظام مقدمه است براى حفظ و انجام دستورات اسلامى ; اگر بنا باشد به بهانه حفظ نظام ، اقدامات ضد اسلامى انجام شود، نه نظام خواهد ماند نه اسلام .
تا وقتی که قوانين جمهوری اسلامی تغيير نکند به صرف تغيير رييس قوه قضاييه واينکه وی دستوری بدهد وبخشنامه ای صادرکند- به گونه ای که مادر مورد اعدام نوجوانان ديديم ويا درزمان آقای شاهرودی درموردپرونده های سنگسارمشاهده کرديم- تاثير عملی نخواهد داشت. اينها مقرراتی است که درقانون پيش بينی شده است. درمورد کنوانسيون حقوق کودک هم جمهوری اسلامی متاسفانه بارها وبارها در ارتباط با نقض آن مورد انتقاد قرار گرفته و تعهداتی هم داده اما تا حالا به تعهدات خود پايبند نبوده است. بنابراين فکر نکنم که آقای لاريجانی بخواهد يا بتواند تغييری در روند کار قوه قضاييه بدهد. ما می بينيم از زمانی که ايشان آمده است وضعيت دستگيری ها و کسانی که درارتباط با حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده اند تغيير نکرده و ما با عدم رسيدگی به عاملان قتل، تجاوز وشکنجه مواجه هستيم آن هم با وجود کميسيون های متعددی که در قوه قضاييه تشکيل شده است؛چه پيش و پس از آمدن صادق لاريجانی. هيچ کدام از اينها راه به جايی نبرده است.
ذوالقرنین در قرآن به عنوان شخصیتی دادگستر و بشردوست یاد شده است.ودر تمام نوشته هایی که از زمان باستان چه در کتابهای دینی چه کتابهای غیر دینی آمده کوروش را فردی دادگستر و بشر دوست و کسی که اولین بیانیه حقوق بشر را اجرا کرده است و کتیبه اش هنوز موجود می باشد ، ذکر شده است.
چطور شد علم فقه و اصول به ((مدرس)) نیاز دارد! درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خود رو و خود سر در رشته ای (( متخصص)) نمی گردد، فقیه و عالم نمی شود! لیکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیاء و از لطیف ترین و دقیق ترین علوم است به ((تعلیم و تعلم)) نیازی ندارد و خود رو و بدون ((معلم)) حاصل می گردد؟!
عباس جعفري دولت آبادي كه اخیرا به جاي "سعید مرتضوي" دادستانی عمومي و انقلاب را برعهده دارد،
قصه قداست گوساله، قدمتی به درازای تاریخ دارد، تنها هندی ها به این حرمت قائل نیستند، کسانی که فیلم "گاو" به کارگردانی مهرجوئی را قبل از انقلاب دیده بودند، میدانند این موجود پر خیر و برکت چگونه با زندگی روستائیان ما در طول تاریخ پیوند خورده و چرا مرگ گوسالهشان، بعضاً دردناکتر از مرگ فرزندشان جلوه میکرده است!
انقلاب فرانسه در 14 ژوئیه از همین باستیل آغاز شد. زندانی که هرکس مخالف شاه تلقی می شد، با دستور شاهانه او را به زندان می انداختند؛ مثل ولتر…جوان سیاهپوستی تنها و غمگین روی پله ها نشسته است. امتداد نگاهش روی ستون میانه میدان است. فرشته آزادی دارد بر بالای ستون پرمی گشاید؛ نرم و سبک….مثل همیشه فرانسوی ها در نامها و نشانها بی نظیرند. یک گشت و گذار سرسری در لندن تصویری شبه نظامی از بریتانیای کبیر در ذهن شما باقی می گذارد. در پاریس نام ها و نشان ها تابلویی از فرهنگ و هنر و ادب را جلوه می دهد… مجسمه روح آزادی را با مجسمه دریادار نلسون در بالای ستون میدان ترافالگار مقایسه می کردم…