Search
Close this search box.

تخت جمشيد را چه كسي آفريد؟

Image

تمام كساني كه در تخت جمشيد كار مي‌كردند حقوق مي‌گرفتند و در آن زمان بيمه بوده‌اند و جالب است كه حتي زنان هم در ساخت تخت جمشيد شركت داشته‌اند.ساخت تخت جمشيد 50سال به طول انجاميد و در طي اين مدت معماران و هنرمندان از چهار گوشه ايران پهناور گرد آمدند تا با مصالح و فنون خاص خود، بنايي را بيافرينند كه نه در آن زمان و نه هيچ زمان ديگر نمونه‌اي نداشته و ندارد.

 

تخت جمشيد يا پرسپوليس، دومين اثر ايران در ميراث جهاني است كه هر ساله ميزبان ميليون‌ها گردشگر از گوشه‌وكنار جهان است، اما آيا مي‌دانيد چه كسي اين كاخ باشكوه را ساخته است.

تخت جمشيد كجاست؟
تخت جمشيد در استان فارس روي صفحه‌اي بنا شده كه بيش از صدوبيست و پنج هزار مترمربع وسعت دارد. اين صفحه بر فراز صخره‌اي است كه از سمت شرق پشت به كوه مهد (كوه رحمت) داده است و از شمال، جنوب و مغرب، درون جلگه مرودشت است و شكل آن را مي‌توان يك چهارضلعي دانست كه ابعاد تقريبي آن 455متر در جبهه غربي، 300متر در طرف شمالي، 430متر در سوي شرقي و 390متر در سمت جنوبي است.
كتيبه بزرگ داريوش بر ديوار جبهه جنوبي تخت، صريحا گواهي مي‌دهد كه در اين مكان هيچ بنايي قبل از آن وجود نداشته است.
چرا تخت جمشيد؟
براساس خشت نوشته‌ها و سنگ‌نوشته‌هاي كشف‌شده در تخت جمشيد، نام اصلي آن پارسه است.
اين نوشته‌ها كه روي ديوار تچد و از زمان ساسانيان باقي مانده، در آن زمان اينجا را صد ستون مي‌ناميدند.
در يك مقطع زماني اينجا تخت‌سلمان يا مسجد سليمان ناميده شد كه نام پيامبري است كه در قرآن آمده و مورد احترام مسلمانان است.
پس از خلق شاهنامه توسط فردوسي، جمشيد پادشاه اسطوره‌اي ايران باستان جانشين سليمان شد و ايرانيان گفتند شاهي كه در اينجا بر روي تخت‌ها روي دست افراد در سنگ نگاره‌ها نشان داده شده جمشيد است و اينجا را تخت جمشيد ناميدند. اروپاييان هم به اين مكان پرسپوليس مي‌گويند كه به معناي «مركز تمدن پارس» يا «شهر پارسيان» است.
آيا داريوش، معمار تخت‌جمشيد است؟
ساخت تخت‌جمشيد كه يكي از برترين بناهاي تاريخي جهان است، در حدود دو هزار و پانصد سال پيش به دستور داريوش شروع و توسط جانشينان او ادامه يافت و تغييراتي در ساختمان اوليه آن داده شد.
براساس خشت نوشته‌هاي پيدا شده در آنجا، تمام كساني كه در تخت جمشيد كار مي‌كردند حقوق مي‌گرفتند و در آن زمان بيمه بوده‌اند و جالب است كه حتي زنان هم در ساخت تخت جمشيد شركت داشته‌اند.
ساخت تخت جمشيد 50سال به طول انجاميد و در طي اين مدت معماران و هنرمندان از چهار گوشه ايران پهناور گرد آمدند تا با مصالح و فنون خاص خود، بنايي را بيافرينند كه نه در آن زمان و نه هيچ زمان ديگر نمونه‌اي نداشته و ندارد.
كوروش و تخت‌جمشيد
دوران هخامنشي، يكي از درخشان‌ترين دوره‌هاي تاريخي ايران و جهان است. كوروش، بنيانگذار سلسله هخامنشي بود كه در تورات به عنوان نجات‌دهنده قوم‌يهود از يوغ اسارت بابليان معرفي شده است.
گزنفون، مورخ يوناني سده چهارم پيش از ميلاد نيز او را فردي با درايت، بي‌ريا و اهل راستي كه همگان را مجذوب خويش مي‌ساخته، معرفي كرده است.
كوروش كه در واقع شهريار قبايل پارس بود در سده ششم پيش از ميلاد با هم پيمان ساختن اقوام آريايي تبار پارس و ماد و با هوشمندي خارق‌العاده‌اي توانست بزرگ‌ترين امپراتوري جهان آن روز را پايه‌گذاري كند.
او كه به سرسبزي و خرمي نيز عشق مي‌ورزيد، پاسارگاد را به عنوان پايتخت برگزيد و آنجا را به صورت باغ‌شهري آباد و زيبا معروف به «پرديس» درآورد. پس از آن بود كه واژه‌هاي «فردوس» در عربي و «پارادايس» در انگليسي از اين كلمه گرفته شد.
كوروش، پس از فتح بابل كه اتفاقي بسيار مهم در زمان خود بود، اعلاميه‌اي منتشر كرد كه مفاد آن امروزه به عنوان اولين منشور حقوق بشر مطرح است. پسر وي داريوش نيز زماني كه پس از او اقدام به ساخت تخت‌جمشيد كرد بر اصول اين اعلاميه پايبند ماند و جانشينان وي يعني خشايارشاه و اردشير اول كه در ساخت تخت‌جمشيد همكاري داشتند به احترام كوروش بر روي كتبيه‌اي، اين منشور را در تخت‌جمشيد نصب كردند.
علت ساختن تخت‌جمشيد
شاهان هخامنشي به جاي يك پايتخت، با چهار پايتخت حكومت مي‌كردند كه در طول سال در آنها اقامت داشتند. اين پايتخت‌ها در چهار مركز اصلي تمدن‌هاي باستاني آن روز بنا شده بودند: بابل در قلب تمدن بين‌النهرين، شوش مركز تمدن عيلام، هگمتانه، در مركز اصلي مادها و بالاخره پارسه يا تخت‌جمشيد در قالب خاستگاه خود هخامنشيان، يعني خطه پارس، كه روزگاري غني‌ترين شهر زير آفتاب، به‌شمار مي‌رفته است.
تخت‌جمشيد براي هخامنشيان ارزش والايي داشت، چرا كه به عنوان كانون برگزاري بزرگ‌ترين گردهمايي جهان آن روز براي برپايي مهم‌ترين مراسم آييني و جشن‌هايشان محسوب مي‌شده است. در اين محل نمايندگان 28ساتراپي يا ايالات تابع امپراتوري از دورترين نقاط گيتي دور هم جمع مي‌شدند تا در حضور پادشاه، بزرگ‌ترين اعياد را هم‌چون نوروز جشن بگيرند.
روح اغماض، تسامح، دادگري و انسان‌دوستي در دولتي كه به رسالت اخلاقي خود نيك آگاهي داشته و خود پرچمدار اين آرمان‌ها بوده است، در معماري و هنر آن نيز به نمايش درآمده است. تخت‌جمشيد، مظهر اقتدار و عظمت شاهنشاهي ايران بود و هنر آن اقوام و نژادهاي گوناگون از ليبي، اتيوپي، مصر و هندوستان، از دانوب تا رود سند، قفقاز، آسياي ميانه، درياچه آرال و خليج‌فارس همه را اطمينان مي‌داد كه صرف‌نظر از رنگ، نژاد، آيين و زبان، اعضاء برابر يك جامعه بزرگ هستند.
تخت‌جمشيد، ميراثي براي تمام جهان
امروزه ثبت جهاني ميراث فرهنگي، بر اين نكته تكيه دارد كه اين آثار نه فقط به يك ملت بلكه به تمام دنيا تعلق دارند.
تخت‌جمشيد يا پرسپوليس، در 4 آبان ماه 1358 با شماره 114 در فهرست ميراث جهاني كه در شهر قاهره مصر برگزار شد به ثبت جهاني رسيد. پيش از آن نيز تخت‌جمشيد در 24شهريور 1310 به ثبت آثار ملي در آمده بود.
نگاهي به قسمت‌هاي مختلف تخت‌جمشيد
پلكان ورودي
دو رديف پلكان قرينه، ورودي اصلي به تخت‌جمشيد را تشكيل مي‌دهند. هر رديف پلكان شامل يكصدويازده پله است و هر پله در حدود 7متر طول، 40سانتيمتر عرض و فقط 10سانتيمتر ارتفاع دارد.
ارتفاع كم پله‌ها براي راحتي بيشتر ميهمانان عالي مقام و حركت آرام و تشريفاتي آنان به سوي صفه براي شركت در مراسم بارعام و ميهماني شاهانه در نظر گرفته شده بود.
دروازه ملل
ورود به مجموعه كاخ‌ها از راه دروازه ملل انجام مي‌گرفت. پيكره سنگي دو گاو عظيم در ورودي، به ميهمانان يادآوري مي‌كرد كه در آستانه ورود به قطب تمدن هخامنشي هستند.
در بالاي جرزهاي اين دروازه كتيبه‌هايي به زبان‌هاي پارسي، عيلامي و بابلي وجود دارد كه در آنها خشايارشاه پس از ستايش خداوند چنين مي‌گويد: «اين دروازه همه ملت‌ها را، من به خواست اهورا مزدا ساختم. بسا ساختمان‌هاي خوب ديگر در اين پارسه برپا شد كه من و پدرم برآورديم. هر آن بنايي كه زيبا مي‌نمايد، همه را به تاييد اهورامزدا، ما ساختيم».
بار عام شاهي
شواهد باستان‌شناسي نشان مي‌دهد كه دو نقش زيباي بارعام شاهي كه اكنون يكي در خزانه تخت‌جمشيد و ديگري در موزه ملي ايران به نمايش گذاشته شده‌اند، ‌در واقع قرينه همديگر و متعلق به پلكان‌هاي شمالي و شرقي آپادانا بودند كه به بهترين شيوه، آغاز بارعام شاهانه را به نمايش مي‌گذارند.
نمايش تحويل سال نو
يكي از نقوش حجاري شده، شيري قوي را نشان مي‌دهد كه گاوي را در حال بلعيدن است. به اعتقاد محققان اين نقش نمايش تحويل سال نو است كه به اين شكل به نمايش درآمده است.
يافته‌هاي تخت‌جمشيد ايران
در موزه ديگران
ليدي‌ها، يكي از ثروتمندترين ساتراپ‌هاي دوره هخامنشي بودند كه هميشه هداياي بسيار نفيسي را براي پيشكش به پادشاه خود به همراه مي‌آوردند. بازوبندها و پارچه‌هاي نفيس از جمله اين هدايا بوده‌اند كه در كشفيات باستان‌شناسان و تخت‌جمشيد به دست آمده است.
امروزه برخي از اين بازوبندها در ميان گنجينه‌اي به نام «گنجينه سيحون» در موزه بريتانيا قرار دارد و قطعاتي پارچه از كهن‌ترين بافته‌ها با نقوش هخامنشي كه در يخچال‌هاي سيبري محفوظ مانده بودند، در مجموعه حيرت‌انگيز به نام «گنجينه پازيريك» در موزه آرميتاژ سن‌پترزبورگ روسيه نگهداري مي‌شوند.
كاخ سه دروازه با تالار شورا
پادشاهان هخامنشي از اين كاخ احتمالا براي مشورت با نجيب‌زادگان پارسي و ساير مقامات بلندپايه كشوري و لشگري استفاده مي‌كردند، به همين جهت به نام تالار شورا خوانده مي‌شود.
كاخ اختصاصي داريوش
كاخ تچد كه هنوز بقايايي پس از 2500سال از آن باقي مانده، كاخ اختصاصي داريوش بوده است. جاي‌جاي اين كاخ سنگ‌هاي صيقل‌زده شده و براق همانند آيينه نصب شده كه نور ملايمي كه از پنجره‌ها وارد مي‌شده‌اند را انعكاس مي‌داده‌اند.
هديش
هديش با 2250مترمربع وسعت، كاخ اختصاصي خشايارشاه بود، اين كاخ روزگاري يكي از زيباترين كاخ‌هاي هخامنشي محسوب مي‌شد ولي در حال حاضر كاملا تخريب شده است.
كاخ ملكه
اين كاخ بزرگ كه در جنوب هديش واقع شده است، محل زندگي ملكه و ساير بانوان سلطنتي بوده كه قسمت غربي اين كاخ بيش از 70سال پيش بازسازي شده و امروزه موزه تخت جمشيد و بنياد پژوهشي پارسه – پاسارگاد را در خود جاي داده است.
براي بيان زيبا تخت جمشيد واژه مناسبي نمي‌توان يافت، گويي معماري اين كاخ هم چون سمفوني يك موسيقي است و تمام بخش‌ها با هم هماهنگ هستند، اما اين زيبايي و هماهنگي پس از دو قرن در سال 330 قبل از ميلاد توسط اسكندر مقدوني به آتش كشيده شد و تمام دارايي‌هاي آن به قول «پلوتارك» بر پشت 000/20قاطر و 000/5شتر به يغما رفت و چنين بود كه نام تخت جمشيد به همراه سازنده و ويران‌كننده‌اش به تاريخ پيوست.
ميترا يزدچي