Search
Close this search box.

ادیان و مذاهب

adyan mazahebبا پیشرفت دانش، معلوم شده است که درباره هیچیک از پدیده‌هاى جهان نمى‌توان تعریف کاملى ارائه داد. تعریف باید جامع و مانع باشد؛ یعنى همه موارد خودى را دربر گیرد و همه موارد بیگانه را بیرون کند. در گذشته تصور مى‌شد ارائه تعریف جامع و مانع امکان دارد، اما اکنون روشن شده است که هیچ تعریفى جامع و مانع نیست و تعریف‌ها برخى از جوانب موضوعات را نشان مى‌دهند.

بعضى موضوعات آسان‌تر و بعضى دشوارتر تعریف مى‌شوند. یکى از موضوعاتى که به سختى تعریف مى‌شوند، دین است. علت این امر تنوع بسیار زیاد ادیان در جوامع بشرى است. دانشمندان براى پیدا کردن یک یا چند وجه اشتراک در تعریف ادیان کوشیده‌اند، ولى کارشان به جایى نرسیده است. این امر موجب شده است که تعریف‌هاى بى‌شمارى براى دین ارائه شود که هیچکدام از آنها جامع و مانع نیست. برخى گفته‌اند دین به معناى اعتقاد به یک امر قدسى است و برخى آن را ایمان به موجودات روحانى دانسته‌اند. گروهى دیگر گفته‌اند دین عبارت است از ایمان به یک یا چند نیروى فوق بشرى که شایسته اطاعت و عبادت هستند.

مذهب در گذشته به مکتب‌هاى فکرى درون یک دین (مانند مذاهب چهارگانه یا پنجگانه فقه اسلامى) اطلاق مى‌شد. در مغرب‌زمین، واژه «Religion» به معناى مکتب‌هاى درون یک دین و به معناى خود دین به کار مى‌رود و حدود نیم قرن است که متجددان کشور ما تحت تأثیر این موضوع، کلمه «مذهب» را به هر معنا استعمال مى‌کنند.

در این نوشته واژه «دین» و «ادیان» در مورد همه آیین‌ها، اعم از صحیح، منسوخ، محرف و جعلى به کار مى‌رود، همان طور که خداى متعال به کافران فرموده است: «لکم دینکم ولى دین» (کافرون : ۶).

ملت در لغت به معناى روش و آیین است و اصطلاحاً به مجموعه ادیان توحیدى اطلاق مى‌شود. در علم کلام اسلامى به پیروان ادیان توحیدى ملیین مى‌گویند و هرگاه هم یکى از اهل کتاب مسلمان شود؛ سپس از اسلام برگردد، مرتد ملى نامیده مى‌شود. همچنین علماى اسلام واژه « ملت» را اختصاصاً براى اسلام به کار مى‌برند. حدود یک قرن است که کلمه «ملت» در زبان فارسى به معناى توده مردم استعمال مى‌شود و این کاربرد احتمالاً از کشور ترکیه به ایران سرایت کرده است.

شریعت معمولاً به معناى احکام و قوانین آسمانى است و گاهى به معناى دین به کار مى‌رود.

دین از نظر جامعه‌شناسان

اگر دین را با چیزى مانند پزشکى مقایسه کنیم، حکم خواهیم کرد که دین یک امر اجتماعى است و پزشکى یک موضوع فردى. البته به سبب ارتباط محکم و متقابل فرد و اجتماع، مى‌توان هر موضوع فردى را اجتماعى و هر موضوع اجتماعى را فردى نیز نامید. جامعه‌شناسان دین را یک نهاد اجتماعى مى‌دانند و به همین دلیل، درباره آن بحث مى‌کنند، ولى پزشکى یک نهاد نیست و جامعه‌شناسان با آن کارى ندارند.

رویکرد جامعه‌شناسان به مبحث دین رویکردى علمى است. علوم در گذشته به ماوراءالطبیعه وابسته بودند و همین وابستگى موجب پدید آمدن رشته‌هایى مانند علوم غریبه و مانع پدید آمدن رشته‌هایى چون جامعه‌شناسى مى‌شد. علوم غریبه (مثلاً کیمیاگرى) قابل تبیین نبود و صرفاً شیوه‌هایى را پیشنهاد مى‌کرد و مدعى مى‌شد که به نتیجه معینى مى‌انجامد. در فضاى فکرى قدیم که رازورى حاکم بود، علم جامعه‌شناسى که به توضیح پدیده‌ها مى‌پردازد، جایى نداشت. از اواخر قرون وسطى، زمزمه جدایى علم از ماوراءالطبیعه پیدا شد و به تدریج این شیوه پا گرفت و از مغرب‌زمین به سراسر جهان سرایت کرد.

از این رو، دور از انتظار نیست که جامعه‌شناسان هنگام سخن گفتن درباره دین، کارى به جنبه آسمانى آن نداشته باشند و آن را ساخته ذهن بشر و تکامل‌یافته جادو بدانند که براى تأمین نیازهاى معیشتى ساخته شده است؛ زیرا دیدگاه علمى هر چیز را از آسمان فرو مى‌کشد و آن را تشریح و تبیین مى‌کند.

به نظر جامعه‌شناسان، دین، دست‌کم در مراحل نخستین خود، سخت به جادوى ابتدایى مى‌ماند؛ به این معنا که جادوگر و دیندار، هر دو مى‌کوشند تا با تدبیرى هستى را بر سر مهر آورند و آسایش خود را تأمین کنند. پس هر دو ندا در مى‌دهند و از نیروهاى مطلوب خود یارى مى‌جویند؛ با این تفاوت که اولى نیروهاى یارى‌رسان و راحت‌بخش را در طبیعت مى‌داند، ولى دومى آنها را در ماوراى طبیعت مى‌جوید. تفاوت دیگر اینکه اولى براى دست یافتن به نیروهاى دوردست غیرطبیعى، راهى جز تضرع نمى‌یابد. جادوگر بر نیروهاى طبیعى عمل مى‌کند و آنها را به همراهى مى‌خواند، اما دیندار از نیروهاى غیرطبیعى مى‌خواهد که او را در مقابل نیروهاى طبیعى دریابند. جادوگر شیئ مورد عمل خود، آمرانه مى‌گوید: «یار من باش!»، دیندار صرفاً استرحام مى‌کند.

مراحل دین

دین مانند هر پدیده دیگر رو به تکامل بوده است و دانشمندان با پیروان ادیان در این نظر موافقند؛ جز اینکه دینداران مراحل دین را مانند کلاسهاى درس رو به تکامل مى‌دانند، ولى دانشمندان مى‌گویند دین از جادو و پرستش طبیعت و شرک به مرحله توحید رسیده است. هم‌اکنون گونه‌هایى از ادیان اولیه در نقاط دورافتاده جهان وجود دارد و پژوهشگران براى تحقیق در مراحل دین، آنها را مورد توجه قرار مى دهند.

فایده تاریخ ادیان

نخستین انگیزه مطالعه و بررسى هر موضوعى ارضاى حس کنجکاوى است و به همین دلیل، دانشمندان هنگام تحقیق درباره پدیده‌ها، ارزش اقتصادى یا سایر منافع مادى را در نظر نمى‌گیرند و تنها پس از به نتیجه رسیدن تحقیق است که منافع اقتصادى مورد توجه قرار مى‌گیرد. تشویق و همکارى دولت‌ها در چنین مواردى نیز به امید حصول نتیجه مادى است. خود دانشمندان با شور و هیجان به تحقیق مى‌پردازد، در حالى که نمى‌دانند موضوع مورد بحث آنان به نتیجه مى‌رسد یا نه.

کسانى هم که در تاریخ ادیان مطالعه مى‌کنند تا از آن براى رشته‌هاى دیگر علوم انسانى سود بجویند؛ زیرا رشته‌هاى علوم به یکدیگر پیوند دارند و این پیوند میان رشته‌هاى مشابه بیشتر است. دین به عنوان پدیده‌اى که هیچ گاه از انسان جدا نشده، براى پژوهشگران اهمیت فراوانى دارد. در این هنگام، تأثیر شگفت‌آور دین در زندگى بشر و نقش آن در رشد و شکوفایى علم و هنر روشن مى‌شود.

فایده دیگر مطالعه تاریخ ادیان، بهره بردن از آن در برقرارى ارتباط با افراد و جوامع گوناگون است. از این رو، دولتهاى بزرگ براى تحمیل سیطره خود بر دولتهاى کوچک، به سراغ خاورشناسان مى‌روند و از آگاهی‌هاى آنان در باب روحیات و باورهاى ملتها استفاده مى‌کنند.

تحقیق در تاریخ ادیان براى دینداران سود معنوى دارد و به باورهاى دینى ایشان عمق مى‌بخشد. آنان در بحث خود، کژی‌ها و نابهنجاریهاى ادیان رقیب را جستجو مى‌کنند و درصددند درستى دین موروثى و مقبول خویش را ثابت کنند.

همچنین در این رشته، فهم درست اعتقادات دینى ملتها میسر گردد و تنها پس از آن مى‌توان راه راست را به آنان نشان داد و کاستی‌هاى آن ادیان را تفهیم کرد.

دسته‌بندى ادیان

ادیان را مى‌توان از جنبه‌هاى گوناگون دسته‌بندى کرد:

ادیان ابتدایى (مانند آنچه میان اقوام ابتدایى دیده مى‌شود)، ادیان قدیم (مانند آیین‌هاى منقرض‌شده خاورمیانه) و ادیان پیشرفته (مانند ادیان بزرگ کنونى).

ادیان ساده (مانند آنیمیسم، توتیسم و فتیشیسم)، ادیان فلسفى (مانند هندوئیسم، بودیسم و آیین کنفوسیوس) و ادیان وحیانى (مانند زردشتى‌گرى، یهودیت، مسیحیت و اسلام).

ادیان غیر توحیدى (مانند هندوئیسم، بودیسم و شینتو) و ادیان توحیدى (مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام).

ادیان سامى (مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام)، ادیان آریایى (مانند ادیان ایران باستان، هندوستان، روم و یونان قدیم) و ادیان خاور دور (مانند آیین کنفوسیوس، تاتوئیسم و شینتو).

ادیان شرقى (مانند هندوئیسم، بودیسم و شینتو) و ادیان غربى (مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام).

دسته‌بندی‌هاى دیگرى نیز در منابع دین‌شناسى وجود دارد.


کتابنامه:

۱. الیاده، میرچا، اسطوره، رویا، راز، ترجمه رؤیا منجم، تهران: انتشارات فکر روز، ۱۳۷۵.

۲. الیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستارى، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۲.

۳. الیاده، میرچا (ویراستار)، فرهنگ و دین، ترجمه هیأت مترجمان، تهران : طرح نو، ۱۳۷۴.

۴. حکمت، على اصغر، تاریخ ادیان، تهران : انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۵.

۵. زرین‌کوب، عبدالحسین، در قلمرو وجدان، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۵۷.

۶. کریشنان، رادا، ادیان شرق و فکر غرب، ترجمه رضازاده شفق، تهران: انتشارات دانشگاه تهران: ۱۳۴۴.

۷. کریشنان، رادها، مذهب در شرق و غرب، ترجمه فریدون گرگانى، تهران: سازمان کتابهاى جیبى، ۱۳۴۴.

۸. گئر، جوزف، حکمت ادیان، ترجمه و تألیف محمد حجازى، تهران: کتابخانه ابن سینا، ۱۳۳۷.

۹. گئر، جوزف، سرگذشت دین‌هاى بزرگ، ترجمه ایرج پزشک‌نیا، تهران : نشر اندیشه، ۱۳۵۲.

۱۰. مصطفوى، على‌اصغر، اسطوره قربانى، تهران: انتشارات بامداد، ۱۳۶۹.

۱۱. ناس، جان بى.، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على‌اصغر حکمت، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، ۱۳۷۰.

منبع: کتاب آشنایی با ادیان بزرگ نوشته حسین توفیقی

برگرفته از باشگاه اندیشه