علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی : همانطورکه در فقه واستنباط احکام شرعی دو راه وجود دارد : یکی مورد رضایت شارع وصحیح یعنی طریقه ائمه علیهم السلام ودوم طرق غیر مرضی شارع وغلط یعنی قیاس ورأی و… همچنین در تصوّف نیز دوراه هست : یکی راهی صحیح ومشروع که عبارت است از تعبد به عبادات وریاضات شرعیه،و دیگری راهی غیر آن…
علم اعلاء- قسمت سوّم
نظر علماء،حکماء و اندیشمندان اسلام و متفکران
شرق و غرب در مورد تصوّف و عرفان
ملاّ محمّد باقر مجلسي (دوم)
و امّا مسئلة سيّم كه از حقيقت و بطلان طريقة صوفيّه سؤال كرده بودند. بايد دانست كه راه دين يكي است، و حق تعالي يك پيغمبر فرستاده و يك شريعت قرار داده، وليكن مردم در مراتب عمل و تقوي مختلف ميباشند، و جمعي از مسلمانان كه عمل را به ظواهر شرع شريف نبوي (ص) كنند و به سنن و مستحبّات عمل نمايند و ترك مكروهات و مشتهيّات كنند و متوجّه امور دنيا نگردند و پيوسته اوقات خود را صرف عبادات و طاعات كنند و از اكثر خلق كه معاشرت ايشان موجب تضييع عمر است كناره جويند، ايشان را مؤمن زاهد متّقي ميگويند و مسمّي به صوفيّه ساختهاند. … اين جماعت زبدة مردمند.
در جواب مرحوم ملاّ خليل قزويني در پاسخ سؤال از تصوّف مندرج در رساله تشویق السالکین.
*****
صدر المتالهین ملا صدرای شیرازی
و بعد ،چنین گوید خادم فقرا و معتکف باب خمول و انزوا محمد ابن ابراهیم بن یحیی مشهور بصدر شیرازی،"هداه الله طریق التوفیق و سقاه رحیق التحقیق"که
بارها گفته ام و بار دگر می گویم که من دلشده این ره نه بخود میپویم
در پس آئینه طوطی صفتم داشته اند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
….بعضی از دانشمند نمایان پر شر و فساد و متکلمان خارج از منطق صواب و حساب و بیرون از دائره سداد و رشاد،و متشرعان بری از شرع بندگی و انقیاد،منحرف از مسلک اعتقاد بمداً و معاد،افسار تقلید در سر افکنده،نفی درویشان شعار خود کرده اند….
رساله سه اصل_ص 39.
پس بدان ای دشمن دوست نمای راه خدا و ای منکر سالکان و همراهان با صفا که اعظم اسباب ترا و دیگر اهل شید و ریا و علمای دنیا را بر مذمت حکمت و انکار حکمای بحق و صوفیه،و عداوت اخوان صفا و تجرید و اصحاب وفا و تقرید می دارد، و مدام تخم خصومت روندگان شاه راه یقین و دانندگان علم توحید بی گزاف و تخمین در اندرون جان می پاشید، و نهال عداوت وفاکیشان در زمین دل جای میدهید، و در ارض موات "انها شجره تخرج فی اصل الجحیم" می نشانید، و باب هوای غرور نفس دغا "کسراب بقیعه یحسبه الظمان ما" پرورش داده، ثمره "طلعها کانه روًس الشیاطین" از آن شجرهً خبیثه "کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار"می چینید، و از این سخن چیدن و خباثت کردن که بمثابه گوشت میته خوردنست، چنانچه" اًیحب اًحدکم اًن یاًکل لحم اخیه میتا" افصاح از آن می نماید، طعام گنه کاران و اهل جهنم و عملهً نار جهیم حاصل میسازید…
رساله سه اصل_ص42.
حقیقت و ماهیت نفس را بنور کشف و یقین دانستن جز عارفان را نصیب نیست، و لهذا افشای سر روح نفرموده اند،" قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا"
ماهیت علم را مجوئید
از بوقلمون سخن مگوئید
هر لحظه بصورتی برآید
هر دم بحقیقتی گراید
رساله سه اصل _ ص 54.
و آن علمی که مقصود اصلی و کمال حقیقتست و موجب قرب حق تعالیست، علم الهی و علم مکاشفاتست، نه علم معاملات و جمیع ابواب علوم اعمال غایتش مجرد عملست، و فایده تهذیب باطن حصول صور علوم حقیقه است. و این دعوی از قرآن و حدیث و کلمات اولیاء و عرفاء بر وجه اتم مستفاد می گردد.
رساله سه اصل _ ص 96.
ای عزیز بخدا که دشمنی درویشان و مخالفت اهل دل، دل را سنگ می کند و دوستی و متابعت ایشان سنگ را دل می سازد.
آنچنان دل که وقت پیچاپیچ اندرو جز خدا نباشد هیچ
اصل هزل و مجاز دل نبود دوزخ حرص و آز دل نبود
اینکه دل نام کرده ای بمجاز رو به پیش سگان کو انداز
رساله سه اصل _ ص 112.
سابقا معلوم شد که ایمان حقیقی که آن را در عرف صوفیه ولایت گویند، چنانکه" الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور" دالست بر آن، نوریست که از خدای تعالی بر دل بنده می تابد و وی را بسبب آن بقرب خود راه می دهد، و جوهر وی از جنس جواهر عقول و ملائکه مقربین می گردد.
رساله سه اصل _ ص 113.
صدر المتألهین در آخر فصل بیست و ششم مرحلۀ ششم علم کلی اسفار (جلد1،ط1،ص189) افاده فرموده است که ترجمت پارسی آن به خامۀ علامه حسن حسن زاده آملی چنین است:
مبدا به بینش کوتاهت گمان بری که مقاصد و اصطلاحات و کلمات مرموز اکابر اهل عرفان، خالی از برهان و از قبیل گزافه های تخمینی و تخیّلات شعری است، این اکابر بیرون از چنین پندارند. عدم تطبیق کلامشان بر قوانین صحیح برهانی و مقدمات حق حکمی، ناشی ازقصور ناظران و قلّت شعورشان به فهم کلمات آنان و ضعف احاطۀ ایشان بدان قوانین است، وگرنه مرتبۀ مکاشفۀ آنان در افادۀ یقین، فوق مرتبۀ براهین است. بلکه برهان در اشیایی که سبب دارند سبیل مشاهده است زیرا که سبب برهان ذی سبب است و در نزد ارباب حکمت مقرّر است که علم یقینی به اموری که سبب دارند حاصل نمیشود مگر از جهت علم به سبب آنها،پس چگونه روا بود که مقتضی برهان مخالف موجب مشاهده باشد؟ و این که در کلام بعضی آمده است که اگر عارفان را بر برهان تکذیب کنی، آنان تو را به مشاهده تکذیب می کنند، معنی آن این است که اگر بدانچه اسم برهان بر آن نهادی آنان را تکذیب کنی یعنی اینکه نام برهان بر آن نهادی در حقیقت برهان نیست وگرنه برهان حقیقی مخاالف شهود کشفی نیست.
کتاب قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند-علامه حسن زاده آملی- ص33.
*****
حاج ملا هادی سبزواری
عرفاء محققین از اشراقیه اسلام اند.
اسرار الحکم _ص 231.
این دو ( عرفان عملی و عرفان نظری ) به منزله دو بال انسانند که انسان باید با این دو بال پرواز کند و اوج بگیرد.
اسرار الحکم
این طایفه اند اهل معنی باقی همه خویشتن پرستند
فانی ز خود و بدوست باقی این طرفه که نیستند و هستند
و اینانند که " رضوان من الله " را استحقاق " و روح و ریحان و جنه نعیم" را استیهال دارند، و در حقشان قائل گفته است:
خلاف طریقت بود کاولیا تمنا کنند از خدا جز خدا
و عارف رومی گوید:
از خدا غیر خدا را خواستن ظن افزونیست کلی کاستن
زندگی بی دوست جان فرسودنست ظن حاضر غایب از حق بودنست
و این ترجمه قول امیرالمومنین علی (ع) است که در دعای کمیل فرموده است:هبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک….
اسرارالحکم _ ص 306.
*****
مرحوم آخوند ملّا محمّد کاشانی
اخلاق خود را تهذیب کن و خود را از اخلاق رذیله پاک و متخلق به اخلاق حمیده نما ولی بدان که به سعی و کوشش خود و تحصیلات صوری و مطالعه کتب اخلاقی این امر حاصل نمی شود بلکه باید با استمداد از حضرت باری در صدد جستجوی طبیب روحانی و عالم ربّانی بوده باشی تا او تو را اصلاح نماید والّا هرچه سعی و جدّیت کنی بی ثمر خواهد بود .
( مرحوم آخوند ملّا محمّد کاشانی به مرحوم عارف ربّانی حاج سید هبةاللّه جذبی در نامه ای که آقای جذبی به آقای منوچهر صدوقی سُها مرقوم نموده اند – باب ولایت و راه هدایت- ص 420 ).
*****
آیت اللّه آقای حاج شیخ محمّد تقی اصفهانی معروف به آقا نجفی
از خدا و رسول خدا (ص) خجلت نمی کشید و جواب حق را در روز قیامت چه خواهید داد . پیغمبر اکرم (ص) زحمتها میکشید و مشقّاتی تحمّل می فرمود و شمشیرها می زد که یک نفر ولو به نفاق و ترس باشد مسلمان کند و داخل دین اسلام نماید؛ شما به چه جرأتی گروهی (منظور سلسلۀ جلیله نعمت اللّهی گنابادی ) را که گویندگان شهادت ثلاث و عامل به احکام شریعت مطهّره و مقیّد به بعضی سنن و مجتنب از بعضی مکروهات میباشند و روزی چند مرتبه صلوات کبیره را خوانده و قائل به وجود مقدّس امام زمان،حضرت حجت بن الحسن عجّل اللّه فرجه،میباشند و انتظار ظهور آن حضرت را دارند و منکر هیچیک از ضروریّات دین مقدّس اسلام نیستند،فقط مدّعیند که ما اجازۀ دادن اذکار و اوراد به وسائط صحیحه از امام زمان داریم حکم تکفیر و ارتداد آنها را صادر می کنید؟
) باب ولایت و راه هدایت- ص 278).
*****
مرحوم آیت اللّه میرزای شیرازی
از مرحوم آیت اللّه میرزای شیرازی رحمة اللّه علیه سؤال شد :مقصود از حضور قلب چیست؟ فرمود: از ما مسائل فقهیه را سؤال کنید،حضور قلب را از اهل اللّه بپرسید.
( باب ولایت و راه هدایت – ص 287 ).
*****
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
تمام مشکلات ما از وقتی شروع شد که عرفان و فقه از هم … جدا شد.
(کتاب شیخ مناجاتیان- ص 90).
عرفا از جهت ارتباط عمیق با حقایق اسلام بهترین درک را داشته اند.
(کتاب شیخ مناجاتیان- ص 227).
*****
علامه میرزا مهدی الهی قمشه ای
به طور کلّی اگرمعنی تصوّف وصوفی عالمان ربّانی هستند که دارای مقام معرفة اللّه وتخلّق به اخلاق اللّه وتهذیب نفس به عبادت وریاضت ومجاهده است ومخالفت هوای نفس وتزکیۀ روح وپاک ساختن دل ازعشق ومحبت ما سوی اللّه است وهدایت وتربیت خلق به معرفت وخداشنا سی واخلاق حسنه وعلم وعمل خالص وذکر وفکردر اسماء واوصاف الهی است وترک شهوات حیوانی وفضولات دنیوی واحسان وخدمت بی ریا به خلق است ودستگیری ازبیچارگان واعانت مظلومان وارشاد گمراهان وادی توحید وخداشناسی است به حقیقت ، آنان شاگردان عالی مدرسۀ قرآن اند که خلق را برآن دعوت فرموده وپیروی حقیقی چون اصحاب صفه از رسول اکرم واوصیای او است صلوات اللّه علیهم اجمعین.
لاکن باید دانست که مصداق تصوّف وصوفی وعارفِ با للّه به این معنی نادری را در دوران عالم میتوان یافت مانند زید واویس قرنی وکمیل ومیثم وخواجه ربیع وابوبصیروهشام حکم وپسر ادهم وامثالهم در زمان ابونصروابوعلی وابوالحسن وابوسعید ابوالخیروخواجه طوسی ومحیی الدین عربی وعارف رومی وسنائی وحافظ وسعدی وشیخ اشراق وصدرا وفیض وحکیم سبزواری بوده اند ویا اینان خود از آن عارفان وصوفیان صفایند.
امّا امروز که اثری از آن عالمان عارف صاحب سرّامام کمتر یافت میشود خدای ما را به آن خداپرستان واقعی رهنماید وبه مقام شامخ آنان برساند که آنها انسان حقیقی وخضروموسای عقل وزنده به آب حیات معرفة اللّه اند.
کتاب در آسمان معرفت- علامه حسن زاده آملی – ص 270.
کتاب حکمت عملی در اخلاق مرتضوی- علامه حسن زاده آملی – ص 44 .
ای شیخ مزن طعنه به گفتار الهی
ذوقی طلب ازجذبۀ اشعار الهی
هرنکته که درنظم الهی است حدیثی است
ازدفترمعشوق وزانوارالهی
افروخته جان زآتش عشق است وعجب نیست
روشن دلی ازشمع شرربار الهی
از مرد آزاده وارباب صفا پرس
لطف سخن وطبع گهربار الهی
هرعالم ربّانی وهرصوفی صافی است
پاک از حسد وشید بود یار الهی
من ذرّه خورشید تو ای شاهد غیبم
با عشق توافتاده سروکار الهی
کتاب در آسمان معرفت – علامه حسن زاده آملی – ص 242 .
*****
علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی
همانطورکه در فقه واستنباط احکام شرعی دو راه وجود دارد : یکی مورد رضایت شارع وصحیح یعنی طریقه ائمه علیهم السلام ودوم طرق غیر مرضی شارع وغلط یعنی قیاس ورأی و… همچنین در تصوّف نیز دوراه هست : یکی راهی صحیح ومشروع که عبارت است از تعبد به عبادات وریاضات شرعیه،و دیگری راهی غیر آن…
کتاب در آسمان معرفت – علامه حسن زاده آملی – ص 153.
حق آن است که سا لک احتیاج به استاد عارف دارد،چرا که مبتدی هنگامی که قصد تهذیب نفس از رذایل را داشته باشد نمیداند چطور شروع در سلوک کند وچه چیزی شایسته است تا انجام دهد واز آنچه باید بپرهیزد چگونه عمل کند وچه بسا برای او صفت رذیلۀ عجب حاصل شود وخود بدان ملتفت نباشد تا از آن بپرهیزد، ولذا محتاج معلمی است تا به اوتنبه دهد واورا به راه تخلص از آن ارشاد کند،پس همانطور که در صنایع ومهارتها به استاد احتیاج است،در تحصیل ملکه تهذیب نفس، نیزبه استاد احتیاج می باشد بلکه احتیاج دراین راه شدیدتراست.
کتاب در آسمان معرفت – علامه حسن زاده آملی – ص 153.
چه بسا نادانی بپندارد که در صدر اسلام،… وجود نداشته ومدرسه وخانقاه ومرشد وذکر وحلقه ای در کار نبوده است، پس به این افراد وگفتارشان نباید توجه کنی، زیرا دشمنان علم درهرزمان زیاد بوده اند ودر عصرما – به جهت غلبه کفارونصاری – بیشترهم شده اند.اگربنا باشد که هرچه درصدر اسلام وجود نداشته،اکنون حرام باشد، پس ساختن مدارس،آموختن نحووصرف، حفظ اصطلاحات وحدیث ونقل روایت آنها واجازه روایت – چنانکه میان اهل حدیث متداول است- نیزباید حرام باشد.
( جلد سوم حاشیه وافی )
*****
آيت اللّه رفيعي قزويني
اگراين كتابها بدست انسان زبان فهم بيفتد(كتب عرفاني)،آن را تفسيرانفسي قرآن مجيد مي بيند.قرآن وبرهان وعرفان ازيكديگرجدايي ندارند.
کتاب در آسمان معرفت – علامه حسن زاده آملی – ص 56.