Search
Close this search box.

رستگاري در درست ديدن است- مصاحبه با ویلیام چیتیک

Imageمولانا به يك جنبه توجه مي‌كند. تفكر ابن‌عربي وسيع در تمام جوانب است. او حتي در فقه هم اين معرفت خود را تسري مي‌دهد. فقه ابن‌عربي همان فقه اسلامي است اما توجه به جوانب باطني و دروني آن شده و نگره‌اي عميق و توحيدي را موجب شده است.

یاسر هدایتی: گفت‌وگوي اختصاصي ما با دكتر چيتيك در زماني خيلي كوتاه و به صرف چند سؤال ساده به همت و سعه‌صدر ميزبان ضيافت يعني دكتر قاليباف كه ايستاده بودند تا سؤالات را با ميهمانشان در ميان بگذاريم انجام شد.
 

خستگي دكتر چيتيك از بعد اين برنامه چند ساعته و وقت كوتاهي كه در اختيار داشتيم خود دليل تقصير اين گفت‌وگوست كه البته خواندنش خالي از لطف نيست.

  •  يكي از حوزه‌هايي كه شما را عميقا تحت تاثير قرار داده و سال‌هاي بسياري از عمرتان را از همان اوان جواني و تحصيل در ايران به آن اختصاص داده‌ايد، انديشه عرفاني ابن‌عربي، عارف بزرگ مسلمان است. چندين كتاب مرجع نيز در اين حوزه تاليف كرده‌ايد.
    سؤال آغازين من اين است كه اكنون شما همچنان در مرحله بازآوري و ساخت دادن به انديشه ابن‌عربي هستيد(باتوجه به پيچيدگي دستگاه فكري و دشواري زبان ابن‌عربي) يا در مرحله بازسازي انديشه‌ابن‌عربي براي انسان معاصر هستيد؟

اين هر دو توأمان است. اگر ساختار اوليه آن را معرفي نكنيم، چگونه مي‌توانيم به بازسازي آن برسيم. ابتدا بايد يك انديشه و تفكر، تجزيه و تحليل شود تا بفهميم چه چيزي گفته شده است  سپس به انتقال آن اقدام كنيم. از همان كتاب‌هاي اوليه‌ام درباره ابن‌عربي و در كل عرفان اسلامي من متوجه اين بوده‌ام كه در عين حال بايد اينها براي انسان امروز بازگو شود.

  • رمز اقبال به آثار شما چه در غرب و چه در شرق نيز همين است؟

بله، يكي از دلايلي كه مردم كتاب‌هاي من را مي‌خرند و مي‌خوانند، اين است كه مخاطبان در مواجهه با آن پاسخ پرسش‌هاي امروز خود را مي‌يابند، باتوجه به اينكه كتاب‌هاي اوليه‌ام آنگونه كه اكنون مي‌نويسم، آنچنان صريح نيست.

  •  آيا كتاب‌هاي تخصصي و فني‌ترتان هم با اين اقبال مخاطب به ويژه در آمريكا روبه‌رو مي‌شود؟

كتاب طريق معرفت صوفيانه كتاب اول من درباره ابن‌عربي حدود 400صفحه دوستونه است. كتابي بسيار سنگين و فني است اما بيشتر از 10هزار نسخه فروخته است. كتابي شبيه به اين اگر هزار نسخه نيز بفروشد، خيلي خوب است چون سطح مطالب خيلي بالا و تخصصي است؛ آن هم در آمريكا كه مردم كمتر به اين گونه مسائل توجه دارند. از سال 1989 كه اين كتاب چاپ شد، هر سال حدود 500 نسخه فروخته مي‌شود و اصلا محبوبيت آن نزد مخاطب كم نمي‌شود.

  • خودتان علت اين اقبال را چه چيزي مي‌دانيد؟ آيا نفس معرفت عرفاني اسلامي با همه ثقيلي‌اش جذاب است يا نوع بيان و ساختاري كه شما به اين انديشه در انتقال به مخاطب مي‌دهيد؟

به خاطر اينكه اين معرفت پاسخگوي پرسش‌هاي انسان معاصر نيز هست.
وقتي كه شما اين انديشه‌ها را شرح مي‌دهيد مخاطب در مواجهه با آن طرح مشكلات روزگار خود رادر آن مي‌يابد.
از طرفي بايد گفت عرفان بحث معرفت نفس است؛ نفس نيز يعني خود.

  • معرفت عرفاني يعني خودشناسي .

بله، يعني اينكه هر كس خود خودش را در آن مي‌تواند پيدا كند. پس كششي در ذات اين دست از معرفت وجود دارد.از طرفي به زبان امروز گفتن نيز سهم بسزايي در توجه دادن مخاطب دارد.

  • جداي از همه اين مسائل در مواجهه مخاطب با انديشه ابن‌عربي اين توجه چه كاربردي براي انسان امروز در جنبه‌هاي مختلف آن مي‌تواند داشته باشد.

اول اين انديشه‌ها بايد شناخته شود.من نمي‌دانم اين انديشه‌ها چگونه به درد شماي نوعي يا هر كس ديگري مي خورد.

مي‌دانم اگر دقت كنيد و ذوق آن را داشته باشيد، به درد شما خواهد خورد. در غرب از طيف‌هاي مختلف اجتماعي با اين انديشه‌ها ارتباط برقرار مي‌كنند. مثلا فردي كه اهل گرافيك تبليغاتي است با من مكاتبه دارد و مي‌گويد: مهم‌ترين كتاب زندگي من كتاب طريق معرفت صوفيانه شماست. اين كتاب به من ياد داده كه چگونه طراحي محصولات تجاري را به بهترين نحو انجام دهم. من خودم ربط آن را نمي‌فهمم، شايد تنها خودش اين را بداند. (خنده زيباي  استاد همراه حركات شانه‌هايش مي‌شود)

  •  در اين مسئله بيان سليس و به دور از حشو و زاويد شما هم نقش اساسي دارد.

بله. (با همان خنده دلنشين) بايد اعتراف كنم كه كتاب‌هاي من است كه اين مفاهيم را قابل خواندن مي‌كند.
بسياري از كتاب‌هايي كه در اين زمينه (عرفان اسلامي) نوشته مي‌شود آنقدر بيان ثقيلي دارد كه مردم از مطالعه‌شان خسته مي‌شوند.

  •  شما در ترويج معرفت عرفاني اسلام به 2 شخصيت برجسته؛ يعني مولانا و ابن‌عربي بيشتر از همه پرداخته‌ايد. از ميان اين 2 متفكر باتوجه به نظريه خاص و جدي شما درباره همساني انديشه ابن‌عربي و مولانا كدام يك مهم‌تر و شايسته پرداختن بيشتر براي دنياي امروز است؟

مولانا انديشه‌اي آسان ياب دارد. هر كس مي‌تواند آن را بفهمد.

  • منظورتان آسان‌يابي در نحوه بيان است يا ذات تفكر مولانا را مورد نظر داريد.

بله،  انديشه مولانا نيز نسبت  به ابن‌عربي خيلي ساده و روشن است. گاه در جزئيات اشعار و پيچيدگي‌هاي لفظي است كه با مشكل مواجه مي‌شويم.من وقتي مي‌خواستم كتاب مولانا را بنويسم، نشستم و تمام آثار مولانا اعم از ديوان كبير، مثنوي معنوي، فيه‌مافيه، مجالس سبعه و مكاتيب را در كمتر از يك سال تمام و كمال مطالعه كردم و يادداشت‌هاي بسياري را از اين سير مطالعاتي برداشتم و دركمتر از يك سال هم به مرتب كردن آنها پرداختم و نهايتاً نشستم و كتاب را تاليف كردم و اين چيزي حدود 3 سال بيشتر از من وقت نگرفت. وقتي تاليف كتاب تمام شد من راضي بودم و به نظرم رسيد اين كتاب در معرفي مولانا كافي است و هر كس كه اين كتاب را بخواند تقريباً مي‌فهمد كه مولانا چه گفته است و كمك مي‌كند به فهم آثار مولانا.

همان هنگام گمان كردم مي‌توانم راجع به ابن‌عربي نيز تاليفي اين چنيني داشته باشم، پس چندين سال آثار ابن‌عربي را خواندم، تا توانستم بالاخره كتاب (طريق معرفت صوفيانه) را بنويسم. در مقدمه همان كتاب نوشتم كه من قصد داشتم همين يك كتاب را درباره ابن‌عربي بنويسم اما ديدم به هيچ‌وجه نمي‌شود حق مطلب را ادا كرد.پس كتاب دوم را نوشتم به همان حجم. بعد از تمام كردن كتاب دوم هم پي بردم كه باز بحث‌هاي زيادي مانده. در مقدمه همان كتاب نوشتم، ان‌شاءالله جلد سوم هم خواهد آمد. ضمن آن كه در دو كتاب مجموعه  مقالاتي درباره ابن‌عربي تاليف كردم.اما هنوز در ذهنم طرح تاليف يكي، دو كتاب ديگر درباره ابن‌عربي است.

  • همچنان كه استاد ايزوتسو درباره فتوحات مي‌گويد؛ دريايي مواج از معاني و مفاهيم است كه انسان در آن گم مي‌شود.

بله، انديشه ابن‌عربي بي‌انتهاست.

  • نگفتيد اين درياي بي‌انتها به چه كار انسان امروز مي‌آيد؟

ببينيد، تمام مشكلات انسان امروز از يك جهان‌بيني غلط سرچشمه مي‌گيرد. وقتي دنيا را درست نمي‌بينيم هر آنچه مي‌بينيم نادرست است.

  •  سرچشمه اين جهان‌بيني نادرست چيست؟

علوم جديد.علوم جديد دنيا را سطحي كرده است. ابعاد مختلف وجود را درنظر نمي‌گيرد.تنها توجه به عالم شهادت و ظاهر دارد و عالم  غيب،عالمي كه ديده نمي‌شود و خود مراتب مختلفي دارد را اصلاً به حساب نمي‌آورد و نمي‌بيند. چون از آن عالم خبر ندارد، منكر وجود آن نيز مي‌شود. تمام توجه بشر به تكنولوژي است.يعني استفاده از اين علومي كه حاصل مي‌شود براي هدف‌هاي مختلف مادي.

در اين ميان حقايقي كه ابن‌عربي بيان مي‌كند همه حاكي است از عالم ناديده. چون بياني دارد كه انسان خيلي زود مي‌تواند مفاد آن را به درون خود ربط دهد. انگار ابن‌عربي دارد از آگاهي دروني من كه ناتوان از بيانش بودم صحبت مي‌كند.مفاهيمي كه تا به حال متوجه‌شان نبوديم اما با شنيدن آنها از زبان ابن‌عربي بلافاصله مي‌گوييم بله درست، همين‌طور است.پايه‌كار ابن‌عربي ذكر است. ذكر به معناي تذكر است. تذكر به آن علمي كه شما در  فطرت خود داريد. ابن‌عربي مي‌خواهد آنچه مي‌دانيد، اما نمي‌دانيد مي‌دانيد را در درون انسان زنده كند. آن هم به روش‌هاي مختلف.

  • در اين كار نيز موفق‌تر از مولاناست؟

مولانا به يك جنبه توجه مي‌كند. تفكر ابن‌عربي وسيع در تمام جوانب است. او حتي در فقه هم اين معرفت خود را تسري مي‌دهد. فقه ابن‌عربي همان فقه اسلامي است اما توجه به جوانب باطني و دروني آن شده و نگره‌اي عميق و توحيدي را موجب شده است.