Search
Close this search box.

Tag: مجذوبان نور

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

تسلیت به ملت ایران

در ساعات پایانی روز ۲۱ آبان‌ماه، زمین لرزید و ملت ما عزادار شد. صدها نفر از هم‌وطنا‌نمان در استان‌های

Read More

مخروط نوری

گروه علم مجذوبان نور – مینا رحمانیيک رويداد، چيزی است كه در نقطه‌ای مشخص در فضا و در زمانی

Read More

آغازكننده‌ی شكاكيت؛ هيوم

hume faeze vگروه دین و اندیشه مجذوبان نور – فائزه عبدی‌پور – هيوم درهم‌شكننده‌ی فكرهايی است كه در سنت پوسيده‌اند. به همه چيز شک می‌كند و همه چيز را به نقد می‌كشاند. معتقد بود كه «آزادی به معنای نظم، امنیت و عدالت است. ذهن انسان را برگرفته از تجربياتش می‌يابد و معتقد است علت و معلولی جز توالی امور وجود ندارد. معتقد است اتفاقات و اموری را كه ذهن انسان، در طول عمر خود به صورت پشت سرهم و متوالی مشاهده می‌كند و گمان می‌برد كه «الف» علت «ب» است. اگر از او بپرسی چرا آتش گلستان می‌شود

Read More

خبر از آینده

tanz v

اختصاصی «واحد طنز» سایت مجذوبان نور – یادم می‌آید، بچه بودم دهه‌ی چهل در شهرمان هنوز در بحث شرعی و غیرشرعی بودن و درست و غلط بودن رادیو بحث بود که ناگهان یکی از بستگانمان که در ناصریه (آبادان فعلی) کار می‌کرد و اوضاع مالی نسبتاً خوبی داشت قوطی چوبی بزرگی را که تقریباً یک متر در یک متر و نیم و به ارتفاع یک متر بود را به شهرمان آورد که به آن تلویزیون می‌گفتند. بماند که تلفظ این کلمه‌ی تازه‌وارد برای همشهریان من که کلمات را از ته حلق ادا می‌کردند کاری بس مشکل بود. القصه؛ خانه‌ی آن فامیل ما اتاق‌های پنج‌دری بزرگی داشت. یادمه این خبر به سرعت در شهر پیچید و با توجه به اینکه اکثراً با هم آشنایی داشتند فوج فوج ابتدا از قوطی تلویزیون که از چوب پلی‌استر براق با طرح چوب بود دیدن می‌کردند و درهای اتاق پنج‌دری به روی عموم باز بود. ابتدا فکر می‌کردیم تلویزیون همین قوطی خالی است، اما صاحب آن با طول و تفسیر می‌گفت که باید مهندسینی از طهران بیایند و آن را وصل کنند. بالاخره بعد از چند روز چ

Read More
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit eiusmod tempor ncididunt ut labore et dolore magna