آيا مولوي، مثنوي معنوي را في البداهه سروده است؟ آيا مثنوي مبتني بر يك طرح از پيشتعيين شده است؟ ميتوان براي مثنوي قائل به ساختاري دقيق شد؟ آيا مولوي از ابتدا براي سرودن مثنوي براساس ضوابط ساختاري مشخصي حركت كرده است؟ سؤالاتي از اين دست همواره ذهن مولوي پژوهان را به خود مشغول كرده است. چه بسا گاهي عدهاي از افراد به اين سؤالات صريح پاسخ گفتهاند و عدهاي ديگر از متفكران براساس شواهدي از مثنوي معنوي چنين پاسخي را برنتابيدهاند.
سفرنامه ميرزاصالح شيرازي ـ به كوشش غلامحسين ميرزاصالح، ناشر: نگاه معاصر، چاپ اول: 1387، 650 صفحه
«آشنايي ايرانيان با تحولات عصر جديد با تجاوز امپراتوري نوپاي روسيه به قلمرو كشورشان آغاز گرديد. پيشروي بزرگ امپراتوري روسيه به سرزمينهاي شمالي ايران، به رغم وقفهاي كه در دوران حكومت نادرشاه و سپس بنيانگذاران سلسله قاجاريه روي داد، تا پايان دوره دوم جنگهاي ايران و روس و عقد معاهده تركمانچاي ادامه يافت. ص 17». اما در اين ميان نخبگان ايراني براي مقابله با دشمنان متجاوز راههاي مختلفي را انتخاب كردند، براي مثال عدهاي با شيوه نظامي به راندن دشمن متجاوز جهاد ميكردند و عدهاي ديگر راه برون روي از مشكلات سرزمينشان را در طي نمودن راهي ارزيابي ميكردند كه خود غربيان پيموده بودند. در نتيجه سفر به غرب و يادگيري علوم و فنون جديد از آنها را آغاز نمودند. چنين انديشهاي در دوران اوليهاش در قالب سفرنامهها تجلي يافته است. «ميرزا ابوطالب خان اصفهاني معروف به «ابوطالب لندني» نخستين ايراني است كه با سفر به كشورهاي غربي مشاهدات خود را در زمينههاي گوناگون به ثبت ميرساند. ص19» «ميرزا ابوالحسن خان معروف به ايلچي نخستين وزير ايراني است كه اقدام به نگارش شرح ماموريت خويش به انگلستان كرده است.ص 20» «از اين عده كه براي فراگرفتن علوم جديد در رشتههاي مختلف به انگلستان اعزام شدند، تنها ميرزاصالح شيرازي بود كه وقايع و مشاهدات خويش را از زمان خروج از تبريز تا بازگشت به آن دارالسطنه كه چهار سال و حدود هفت ماه به درازا كشيد به ثبت رسانيده است. ص 21» غلامحسين ميرزاصالح بر اين نظر است كه ميرزا صالح شيرازي پس از خروج از تبريز (10 جماديالثاني 1230) با تقليد از شيوهاي كه از نگارش روزنامه اصفهان ويليام اوزلي آموخته بود، به ثبت مشاهدات خود ميپردازد. او براي ثبت مشاهداتش از مطالعه هيچ منبعي فروگذار نكرده است تاريخ سياسي، اقتصادي و نظامي بريتانيا از بخشهاي خواندني سفرنامه ميرزاصالح شيرازي است. از عناوين سفرنامههاي ميرزاصالح شيرازي ميتوان به دارالخلافه طهران، سفرنامه فرنگ، ذكر منازل از ايران تا سيروس و ذكر كليساي، در خروج از انگلندالي دارالسلطنه تبريز، اشاره كرد.
*****
ساختار معنايي مثنوي معنوي، سيدسلمان صفوي، مهوش السادات علوي، ناشر: ميراث مكتوب، چاپ اول: 1388، 344 صفحه
آيا مولوي، مثنوي معنوي را في البداهه سروده است؟ آيا مثنوي مبتني بر يك طرح از پيشتعيين شده است؟ ميتوان براي مثنوي قائل به ساختاري دقيق شد؟ آيا مولوي از ابتدا براي سرودن مثنوي براساس ضوابط ساختاري مشخصي حركت كرده است؟ سؤالاتي از اين دست همواره ذهن مولوي پژوهان را به خود مشغول كرده است. چه بسا گاهي عدهاي از افراد به اين سؤالات صريح پاسخ گفتهاند و عدهاي ديگر از متفكران براساس شواهدي از مثنوي معنوي چنين پاسخي را برنتابيدهاند. اما سيدسلمان صفوي در اين كتاب كه به دفتر اول مثنوي اختصاص دارد، بر وجود ساختاري مشخصي در اين اثر سترگ اصرار ميورزد. روش كار وي چنين است كه ابتدا «با تجزيه و تحليل هر بخش و تعيين روايي يا موضوعي بودن آن، بخشهاي مرتبط با يكديگر جهت ايجاد واحدهاي بزرگتر به نام گفتمان «Discourse» مشخص ميگردد. دفتر اول مثنوي شامل دوازده گفتمان بلند است كه عنصر روايي در آن بسيار قوي است. پس از مشخص نمودن اين واحدهاي بزرگتر رابطه ميان بخشهاي يك گفتمان و ارتباط موضوعي آنها با يكديگر مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و نهايت به كشف مهم اين تحقيق ميانجامد.
اين اثر پس از مقدمه مفصل مؤلف در سه فصل نگاشته شده است. فصل اول تحت عنوان روششناسي و فرضيه، روششناسي تحقيق را مورد بحث و بررسي قرار ميدهد. و سپس ماهيت ساختار مثنوي را شناسايي ميكند. فصل دوم دربردارنده خلاصه روايي و موضوعي متن دفتر اول مثنوي است كه به موازات اصول فرضيه پيشنهادي پيش ميرود. فصل سوم نيز به تجزيه و تحليل دفتر اول به عنوان يك كل ميپردازد. در پايان مولف قاطعانه ميگويد: «كليه يافتههاي اين بررسي گردآوري و استدلال ميشود كه مثنوي نه تنها فاقد ساختار نيست بلكه به طور قطع همه جزئيات ساختاري آن قبل از سرايش برنامهريزي شده است. ص30» اين اثر همچنين شامل يك مقدمه از سيدحسين نصر است كه نامبرده درباره اين اثر ميگويد: «كتاب حاضر رويدادي بزرگ را در مورد مطالعه ادبيات صوفيانه به طور كلي، اثر مولانا به طور خاصي، نشان ميدهد.ص13»