معارف بهاء ولد (قسمت نوزدهم)
اللّه مىگفتم برین معنى که همه اختیار و ارادت و قدرت و فعل اللّه راست و همه خوشیها در
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
اللّه مىگفتم برین معنى که همه اختیار و ارادت و قدرت و فعل اللّه راست و همه خوشیها در
بمسجد رفتم ذکر مىگفتم رشید قبایى را دیدم صورت او از پیش دلم نمىرفت گفتم دوست و دشمن هر
شب برخاستم نظر به ادراکات خود مىکردم دیدم که ادراکاتم چون مرغان دستآموز بذات اللّه مىرفت و پر و
سبحانک اللهمّ آغاز کردم دیدم که این را اللّه مىگوید بمن و این صورت تعظیم را اللّه است که
مى گفتم در اللّه متحیر باشم و از همه اوامر منقطع باشم که تحیر با تدارک راست نیاید چو
حسين را گفتم كه نورزيدى تا اينجا كه زمين مرده بود و غير تو بود زنده شد اگر بورزى
بامداد در مسجد نشسته بودم هر كسى سلام مىگفتند و سجود مىكردند گفتم كه اى اللّه روح مرا بر
بمسجد رفتم سرم درد مىكرد گفتم ذكر اللّه چنان مىبايد كه بگويم كه اللّه مرا فراغتى دهد از درد
گفتم عجب نيست عرضه كردن اعمال امّت بر نبى عليهالسلام بنگر كه چون پاره راست مىروم بسوى اللّه و
اللّه اكبر گفتم ديدم كه انديشههاى فاسد و هر انديشه كه غير انديشه اللّه بود همه منهزم شدند بدل
Copyright © Majzooban.Org 2024. All Rights Reserved