شعری از احمد شاملو
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد/در این بن بستِ کج و پیچِ سرما/به اندیشیدن خطر مکن/روزگار غریبی ست،نازنین/آنکه بر در میکوبد شباهنگام/به کشتن ِ چراغ آمده است
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد/در این بن بستِ کج و پیچِ سرما/به اندیشیدن خطر مکن/روزگار غریبی ست،نازنین/آنکه بر در میکوبد شباهنگام/به کشتن ِ چراغ آمده است
میپرسیم که به هنگام برخوردبا دراویش گنابادی در قم (مرد و زن و کودک)، آنانی که به جای حمایتی در خور سیاست رادیکال، تمام عقدههای فروخورده تاریخیشان از ستم زمانه را به بهانه و توجیه مقابله با عرفانگرایی و دفاع از سیاست رادیکال بر کوتاهترین دیوار ممکن در ایران فرو ریختند را چه و که میتوان نامید؟
تاریخ تصوّف در کشورهای مختلف همیشه مواجه با برخی واکنش های تنش زا بوده است، و این البته طبیعی است. زیرا هر گاه فرایندی از تفکر و تحقیق مدّعی شناخت ریشه ها و کنه حقیقت هستی و مایه شالوده ای دین شده،
,,و وقتی هم با سئوال فتحعلی خان مواجه شدند که لااقل مارا هم در جريان بگذاريد آن کلام مشهور را گفتند که : " ما نمی توانيم حکم خدا را عقب بيندازيم برای اطلاع شاه همين جا خود تصميم ميگيريم و خودمان هم راسا اقدام می کنيم " و صوفی کشی را باب کردند و حکم دادند هر کجا صوفی ای را ديديد در دم بکشيد و از افتخارات خودشان هم اين بود که بسيار صوفی کشته اند
آیا ندیدی که روزگاران چه جورها کرد و مردم عهدهای خود را شکستند و دولتها احکام خدا را به مسخره گرفتند و در ظلمتهای جهل در پی نور گشتند؟
و هرکس فتنه ای طائفی برانگیزد ،یا گروهی را که به آنچه ذکر شد ،ایمان دارند ،تکفیر کند یا جاهل است یا خود را به نادانی می زندو یا این که دشمن معاند برای اسلام است که در بین مسلمانان نفوذ کرده تا به مستکبران کافر،خدمت کند
ازدیرزمان میان استبداد و جهل مردمان ارتباط مستقیمی برقرار بوده است و تمامی تلاش پیامبران آگاهی دادن به مردمان بوده تا خودشان بر علیه ظلم و برای برقراری قسط قیام نمایند
فتوای فیض نقل می شود كه « پوست مردار با دباغی پاك میشود » , صاحب جواهر كه آن را برخلاف « ضرورت مذهب » می داند , می گوید : نباید از آن شگفت زده شد , زیراشیوه استنباط فیض , از اساس مختل است
ابلهان تعظیم مسجد میکنند ،،، در جفای اهل دل جد میکنند # آن مجازست این حقیقت ای خران ،،، نیست مسجد جز درون سروران # مسجدی کان ا ندرون اولیاست ،،، سجده گاه جمله است آنجا خداست # تا دل اهل دلی نامد به درد ،،، هیچ قو می راخدا رسوا نکرد
کاوه با جسارت به ضحّاک میگوید که اگر تو پادشاه هفت کشوری چرا همه رنج و سختی آن بر گردن ماست؟. وی به ضحّاک میخروشد که مغر فرزندان من خوراک ماران تو شده اند
Copyright © Majzooban.Org 2024. All Rights Reserved