نقش حكومت سايه در اختلالات اقتصادي ايران
روزگاری خریدار و فروشنده ارز به عنوان مفسد فی الارض شناخته می شدند و اموالشان به تاراج می رفت و تا حد جرم تروریست اقتصادی مستوجب اعدام می شدند و در زمانی تجار عظیم الشان مشمول الطاف رحیمانه شده اند که اینان دلسوزان جامعه اند و نه تنها مجاز به واردات کالای مجاز هستند بلکه جرم آنها در واردات کالای قاچاق نیز تحت عنوان دانه درشتها و آقا زادهها و … قابل اغماض است.(اقتصاد سياسي مديريت اقتصادي سياسي كشور)
برخى از
هرچه جلوی آزادیهای قانونی گرفته شود، به ضرر کل جامعه است و مردم را به سمت بیتفاوتی میکشاند و نگرانیها را افزايش میدهد و اين اثرات ما را در برابر کشورهای ديگرکه مصالحی دارند و با ما دوست نيستند و نمیخواهند با ما هم نوايی کنند، دچار مشکل میکند
ريشه همه ناکامي هاي جامعه ايران در فقرانديشه سياسي و اجتماعي نهفته است. تا زماني که بنيانهاي واقعي روشنفکري در ايران شکل نگيرد، يعني گروه قابل اعتنايي از نخبگان فکري واقعاً مولد انديشه در عرصههاي مختلف علوم اجتماعي درمديريت سياسي جامعه ما نقش مؤثر نداشته باشند، برنامه هاي اصلاحي و حرکتهاي اجتماعي هماره با ناکامي مواجه خواهد بود.
من معتقدم که هیچ لباسی قدسیت ندارد. پیامبر هم لباسش قدسیت نداشته است. قدسیت
وقتي قانونگرايي تثبيت و سه بار قانون اساسي به رأي مردم گذاشته شد، اين دسته از علما مطرح كردند كه بالاخره تفسير قانون اساسي با فقهاست ، آن هم براساس آموزش هاي رايج فقهي مصطلح كه مراجع تقليد در اين راستا نسبت به آنها مقام علمي بالاتري داشتند
همراه همیشگی گورونانك در سفرهای تبلیغیش یك مسلمان به نام مردانا بود كه در آیین سیكھ دارای احترام بسیار زیادی است، علاوه بر این در كتاب مقدس ما سرودههایی از عرفای مسلمان مانند شیخ فریدالدین و دیگران، به عنوان الهام الهی و كلامی مقدس درج شده است. همچنین سنگ بنای مقدسترین زیارتگاه سیك در شهر امریتسر به دستور گوروی پنجم به دست یك صوفی مسلمان به نام میامیر گذاشته شد.
از همه چيزمهمتراين است که تصوف عملي ترين راه وفادارماندن به سنت پيامبر(ص) است. بسياري ازمسلمانان با پيوستن به طريقتي اصيل، وفاداري به سنت رسول الله را به عرصه عمل مي آورند. به اين ترتيب صوفي ها از زمان پيامبرتاکنون نوعي تداوم و استمرار را ايجاد کرده اند.
بديهي است كه به تعبير و تفسيرهاي شخصي، جواب ندادهايم مگر در مواردي که يکي از خطوط اساسي خط امام را وارونه معرفي کند و آن را نه به عنوان نظر خود بلکه به امام نسبت دهد. اين سوابق نشان ميدهد که شايد بيشترين خطابها و شكايتهايمان مربوط به همان جرياني باشد كه متاسفانه يکي دو روزنامه و هفته نامه خاص موسسه را متهم به سكوت در برابر آن ميکنند.
مولانا به يك جنبه توجه ميكند. تفكر ابنعربي وسيع در تمام جوانب است. او حتي در فقه هم اين معرفت خود را تسري ميدهد. فقه ابنعربي همان فقه اسلامي است اما توجه به جوانب باطني و دروني آن شده و نگرهاي عميق و توحيدي را موجب شده است.